رمان محاکمه
دربارۀ رمان محاکمه
رمان محاکمه یکی از آثار نیمه تمام کافکاست که پس از مرگ او منتشر شده است. کافکا پیش از مرگ از دوستش ماکس برود خواسته بود که این رمان را به همراه دیگر آثارش بسوزاند. ماکس برود به وصیت کافکا عمل نکرد و رمان محاکمه را در سال ۱۹۲۵ و یک سال پس از مرگ کافکا منتشر کرد. موضوع رمان درباره مردی به نام یوزف کا است که در آستانه تولد ۳۰ سالگی اش به طرزی غیرمعمول دستگیر می شود.
خلاصه رمان محاکمه
«یوزف کا» کارمند بانک است. یک روز معمولی او منتظر است تا برایش صبحانه بیاورند، ولی به جای صبحانه با دو مرد سیاهپوش در اتاقش مواجه می شود که برای دستگیری او آمده اند. او می خواهد بداند که جرمش چیست، ولی مردان حرفی در این باره نمی زنند. آنها یوزف را به نزد بازرس می برند. بازرس نیز نمی داند که اتهام یوزف چیست، ولی به او می گوید که می تواند تا زمان محاکمه آزادانه به زندگی روزمره خویش بپردازد.
یوزف خودش را به محل کارش یعنی بانک می رساند. در بانک به او اطلاع می دهند که جلسات محاکمه در روزهای یکشنبه برگزار می شود و او باید در این جلسات حاضر شود. یوزف صبح یکشنبه به آدرسی که به او داده اند مراجعه می کند. قاضی او را به دلیل تاخیر به شدت سرزنش می کند. یوزف نیز در مقابل از پوچی و بی معنی بودن محاکمه شکایت می کند.
در ادامه عموی یوزف که شایعات مربوط به او را شنیده به سراغش می آید. او یوزف را به نزد وکیلی به نام دکتر هولد می برد. هولد در بستر بیماری است، ولی اشتیاق زیادی برای پذیرفتن وکالت یوزف دارد. یوزف در مراجعات بعدی به دفتر هولد متوجه می شود که او شخصیت دمدمی مزاجی دارد و کمک چندانی به یوزف نخواهد کرد، پس تصمیم می گیرد که او را اخراج کند. او با دیدن وضعیت وخیم یکی دیگر از مشتریان هولد در انجام این کار مصمم تر می شود.
وضعیت یوزف بعد از اخراج وکیل پیچیدگی بیشتری پیدا می کند. او همچنان در جلسات محاکمه حاضر می شود، ولی همچنان درباره جرم خود ابهام دارد. یک روز در محل کار به او دستور می دهند که باید کلیسای جامع را به یک مرد ایتالیایی نشان دهد. یوزف پس از مدتی انتظار وقتی می بیند که خبری از مرد ایتالیایی نیست، خود به تنهایی وارد کلیسا می شود.
در کلیسا یوزف با کشیشی ملاقات می کند که برای یوزف سخنرانی می کند و داستانی عجیب و مبهم درباره قانون روایت می کند. روز سی و یک سالگی یوزف فرا می رسد. دو مرد با کت و شلوار مشکی در اتاق او ظاهر می شوند. یوزف از دیدن آنها تعجب نمی کند و می گوید که می‌دانست آنها می آیند. او سرنوشت خود را پذیرفته است. آنها یوزف را به خارج از شهر می‌برند…
چرا باید رمان محاکمه فرانتس کافکا
درباره مفهوم رمان محاکمه تفاسیر متعددی ارائه شده است. می توان گفت هر کسی می تواند با توجه به آنچه که در ذهن دارد در باره این کتاب برداشتی مختص به خود داشته باشد. با این حال برخی مفاهیم در کتاب محاکمه بیشتر خود را نشان می دهند. برای نمونه وقتی در انتهای کتاب، کشیش داستانی درباره قانون تعریف می کند به نظر می رسد که به وجدان اشاره دارد.
وجدان دادگاهی است که برای هر انسان به شکل منحصر به فرد عمل می کند. از طرفی این دادگاه سیستمی مبهم و غیر قابل پیش بینی دارد و قوانین حاکم بر آن پیچیده و نامفهوم است. با این که کتاب محاکمه در دسته آثار نیمه تمام کافکا جای دارد، ولی مطالعه آن به علاقه مندان این نویسنده توصیه می شود. علیرغم ناقص بودن برخی از فصول، کتاب پایان مشخصی دارد و حال و هوای کافکایی در همه صفحات آن احساس می شود. ضمن این که در کنار قلم توانمند کافکا، موضوعاتی که به آن پرداخته شده نیز به نوبه خود بر جذابیت کتاب افزوده است.
مشخصات ترجمه پیشنهادی
- انتشارات:نشر ماهی
- مترجم:علی اصغر حداد
- تعداد صفحه:270