قصد خواندن بهترین کتاب ها را دارید؟ مجله بامیک سایت تخصصی معرفی انواع کتاب و رمان,از بهترین نویسندگان ایران و جهان به همراه نقد و بررسی کتاب

خوشه های خشم

رمان خوشه های خشم
0 313

دربارۀ رمان خوشه های خشم

زمانی که رمان خوشه های خشم برای اولین‌ بار در سال ۱۹۳۹ منتشر شد با استقبال پرشوری از سوی خوانندگان مواجه گشت. به طوری که لقب پرفروش‌ ترین کتاب سال ۱۹۳۹ در آمریکا به آن تعلق گرفت. سالها بعد در ۱۹۶۲ کتاب خوشه های خشم جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. اشتاین بک در این کتاب وضعیت زندگی طبقه کارگر را در دوران رکود اقتصادی بزرگ آمریکا شرح داده و تصویری روشن و بی پرده از آنچه که بر این مردمان گذشت ارائه کرده است.

خوشه های خشم
خوشه های خشم

خلاصه رمان خوشه های خشم

تام جود که به تازگی از زندان آزاد شده به خانه بر می گردد. در راه جیم کیسی کشیش سابق به او ملحق می شود. تام متوجه می شود که خانواده اش از مزرعه بیرون رانده شده اند و اکنون نزد عمو جان زندگی می‌ کنند. وقتی تام و کیسی به خانه عمو جان می رسند، می بینند که خانواده در حال عزیمت به کالیفرنیا هستند. آنها قصد دارند که با سفر به کالیفرنیا در مزارع پنبه کار کنند. تام و کیسی نیز به آنها می‌ پیوندند و همگی با کامیون در جاده ۶۶ حرکت می‌ کنند. در جاده، خانواده های فقیر بسیاری را می‌ بیند که همچون آنها به غرب می روند. خانواده جود در طول مسیر با موانع زیادی مواجه می‌ شوند. همچنین به آنها هشدار داده می‌ شود که رویای یافتن کار در کالیفرنیا توهمی بیش نیست. پدربزرگ و مادربزرگ تام در طول مسیر از دنیا می‌ روند و برادر تام نوآ از ادامه سفر منصرف می‌ شود.

خانواده جود پس از ورود به کالیفرنیا در یک اردوگاه اسکان موقت مستقر می‌ شوند. آنها در بدو ورود مطلع می‌ شوند که شغل زیادی وجود ندارد، دستمزدها پایین است و بسیاری از خانواده ها در اردوگاه ها جان خود را به خاطر گرسنگی از دست داده اند. در این میان شوهر روزشارون دختر خانواده که باردار است، او را رها می کند.  خانواده جود در مدت سکونت در اردوگاه، شاهد فقر مردم، بهره‌ کشی کارفرمایان و برخورد خشونت آمیز پلیس با کارگران معترض هستند. در یکی از این درگیری‌ هاست که کیسی دستگیر می شود. خانواده جود تصمیم می‌ گیرند که به شهر دیگری نقل مکان کنند.

در شهر جدید رفتار خصومت آمیزی از مردم محلی می بینند و ناچار می‌ شوند که به اردوگاهی که توسط دولت اداره می‌ شود پناه ببرند. اردوگاه بسیار منظم و تمیز است، اما خانواده جود به دلیل کمبود کار آنجا را ترک می‌ کنند. در ادامه به آنها مشاغلی چون چیدن هلو پیشنهاد می‌ شود. دستمزد این کار به قدری اندک است که با آن نمی شود حتی یک شام ساده تهیه کرد. در این بین تام دوباره با جیم کیسی ملاقات می کند و متوجه می شود که او در حال سازماندهی کارگران برای اعتصاب است. تام نیز به کارگران می پیوندد، ولی آنها با حمله شبانه گروهی نقابدار مواجه می‌ شوند. در طی حمله کیسی کشته می‌ شود. تام قاتل کیسی را می‌ کشد و همراه با خانواده‌ اش فرار می کند.

مدتی بعد خانواده جود شغل مناسبی در یک مزرعه پنبه و مکانی برای سکونت پیدا می‌ کنند. تام که همچنان خود را پنهان کرده تصمیم می گیرد که مبارزات کارگری را ادامه دهد. با پایان فصل پنبه چینی، خانواده جود کار خود را از دست می‌ دهند. در حالی که رزشارون فرزند مرده ای به دنیا می آورد، سیل خانه آنها را خراب می‌ کند و ناچار می شوند که آنجا را ترک کنند.

خوشه های خشم
خوشه های خشم

بررسی رمان خوشه های خشم

اشتاین بک در رمان خوشه های خشم استثمار سازمان یافته کارگران را به نمایش می گذارد. او در این رمان نشان می‌ دهد که چگونه زمین های کشاورزی به جای اینکه منبع غذای مردم باشند به وسیله ای برای بهره کشی از آن ها تبدیل شده اند. و اینکه چگونه کارگران می آموزند که به یکدیگر اعتماد کنند، خودمحوری و مادی گرایی را کنار بگذارند و در کنار همدیگر و برای منافع همگانی مبارزه کنند. در رمان خوشه های خشم ما اطلاعات بسیاری درباره اردوگاه‌ های مهاجران و وضعیت وحشتناک خانواده های مهاجر به دست می‌ آوریم. در حالی که شاهد مبارزه ای عزتمندانه از سوی خانواده جود در برابر ناملایمات، فجایع و ظلم و ستم هستیم.

خواندن کتاب خوشه های خشم چندان مشکل نیست. اشتاین بک کتاب خود را با زبانی ساده و قابل فهم نوشته است. در زمان انتشار بسیاری از خوانندگان رمان خوشه های خشم از طبقه کارگر بودند و البته بیشترین استقبال از این رمان نیز از سوی آنها صورت گرفته است. در آن دوران رمان خوشه های خشم در محافل ادبی نیز از جایگاه ارزشمندی برخوردار بوده است. در سال ۱۹۴۰ جان فورد با اقتباس از کتاب خوشه های خشم، فیلمی با همین نام و با بازی هنری فوندا ساخته است. فیلمی که جایزه اسکار بهترین کارگردانی را برای جان فورد به ارمغان آورد.

اقتباس از رمان خوشه های خشم

بر اساس داستان این رمان فیلمی در سال 1940 به کارگردانی جان فورد ساخته شد این فیلم توانست نظر بسیاری از منتقدان را جلب کند و برنده اسکار بهترین کارگردانی نیز بشود.

این فیلم به به طور گسترده به عنوان یکی از برترین فیلم‌های آمریکا در تمام دوران‌ها محسوب می‌شود. در سال ۱۹۸۹، این فیلم جزء اولین ۲۵ فیلمی بود که در فهرست ملی ثبت فیلم ایالات متحده آمریکا توسط کتابخانه کنگره به عنوان فیلمی فرهنگی، تاریخی و زیبایی شناسی قابل توجه انتخاب شد.

فیلم خوشه های خشم
فیلم خوشه های خشم

مشخصات ترجمه پیشنهادی

  • انتشارات:امیر کبیر
  • مترجم:شاهرخ مکسوب
  • تعداد صفحه:814

خرید کتاب با تخفیف ویژه

دانلود کتاب صوتی خوشه های خشم

بریده های از رمان

یه چیزی تو زندون یاد گرفتم كه می خوام بهت بگم
آدم هیچ وقت نباید به اون روزی كه آزاد می شه فكر كنه
اینه كه آدمو دیوونه می كنه
باید به فكر امروز بود و بعد به فردا …

آدم هرجا باشه عادت میکنه و دیگه براش سخته از اونجا بره.

نحوه ی فکر کردن هم
بعد از مدتی،
عادت می شود
و دیگر عوض کردنش سخت است …

چگونه میتوان کسی را ترساند که شکمش فریاد گرسنگی میکشد و روده های بچه هایش از نخوردن به پیچ و تاب در می آید؟
دیگر چیزی نمیتواند او را بترساند. او بدترین ترس ها را دیده است.

در چشمان این مردم گرسنه، خشم جان میگیرد. در روح این مردم خوشه های خشم پر میشود و می روید. و سنگین میشود؛ سنگین میشود تا به بار بنشیند.

و بهت زدگی در نگاه ها خوانده می شود و درخشش خشم در چشم های گرسنگان آغاز می شود. خوشه های خشم درون روح مردمان آماس می کند و می رسد و از خوشه چینی آینده خبر می دهد.

زن ‌ها خيلی بهتر از مردها با شرايط جديد کنار ميان و عوض میشن . مردها يه ‌جورايی همیشه توی نگرانی زندگی می کنن. مثلاً وقتی بچه‌ به دنيا مياد يا يکی از دنيا میره ، نگران میشن. يا وقتی املاکی بدست می‌ آرن يا از دستش میدن‌ ، بازم عصبی و نگران‌ میشن.
اما در مورد زن‌ ها؛ تمام اينا مثل آب روان می ‌گذره. مثل رودخونه ‌ایی بزرگ که پيوسته به جلو حرکت می‌ کنه. يه زن اينطوری به زندگی نگاه میکنه.

‏من دلم می‌خواد بدونم این گنا‌ه‌ها که میگن چیه، تا بتونم دست‌کم یه‌ بار تجربه کنم.

توی تاریکی همه جا خواهم بود. مرا همه جا خواهی یافت. هرکجا که نگاه می‌کنی هرکجا که مبارزه ای در جریان است هرکجا که لقمه ای نانی برای مردم گرسنه است. من آنجا خواهم بود. هرکجا که پاسبانی آدم بدبختی را کتک می‌زند آنجاخواهم بودهر کجا آدم‌هایی از فرط رنج و خشم دیوانه شده‌اند. آنجا خواهم بود. آنجا که بچه‌ها می‌خندند ویا گرسنه اند و می‌دانند که شامشان آماده است و هر کجا مردم درحال خوردن چیزهایی هستند که از این ور آن ور جمع می‌کنند و در خانه‌هایی زندگی می‌کند که خود ساخته‌اند در آنجا نیز خواهم بود.(قسمتی از دیالوگ فیلم)

میانگین امتیاز ها 0 / 5. 0

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

عضویت در کانال تلگرام بامیک

X