بیست زخم کاری
معرفی رمان بیست زخم کاری
رمان بیست زخم کاری، که این روزها به واسطه سریال دیدنی زخم کاری با بازی درخشان جواد عزتی، دوباره مورد توجه قرار گرفت، رمانی در ژانر تریلر بوده به طور کلی داستان این سریال، الهام گرفته از داستان آن می باشد. از طرفی دیگر، هردو این آثار را می توان مرتبط با اثر شگفت انگیز مکبث نوشته ویلیام شکسپیر دانست. این رمان، اثر محمود حسینیزاد، یکی از نویسنده های بسیار خوب کشورمان می باشد. محمود حسینیزاد، نویسنده، نمایشنامه نویس، مترجم آثار مختلف از زبان آلمانی و همچنین منتقد ادبی می باشد. تا پیش از رمان بیست زخم کاری، او آثار معروفی همچون آسمان کیپ ابر، آسمان خیس و کی این برف کی آمده.. ؟ را نوشته است.
همان طور که پیش تر هم به آن اشاره شد، یکی از دلایلی که این رمان به تازگی دوباره در سراسر کشور مطرح شده و افراد مختلفی تقاضای خرید آن را دارند، اقتباس محمد حسین مهدویان از این رمان برای سریال جدید خود یعنی زخم کاری می باشد. به دلیل همین تقاضای زیاد، در اکثر فروشگاه های معتبر، موجودی این رمان محبوب تمام شده و باید منتظر تجدید چاپ آن در آینده ای نزدیک باشیم.
همان طور که می توانیم در لا به لای رمان بیست زخم کاری، آثار و رگه هایی از افکار و جریان فکری ویلیام شکسپیر بیابیم، به آن معناست که محمود حسینی زاد، جزو آن دسته از شکسپیر دوستانی است که افکار شکسپیر در آثارشان نمود فراوانی دارد. اگر اثر جاودان مکبث را مطالعه کرده باشید و در کنار آن رمان بیست زخم کاری را هم بخوانید، متوجه خواهید شد که تم داستانی و موضوع کلی این دو اثر بسیار نزدیک به هم بوده و شباهت های فراوانی با هم دارند. موضوع کلی هر دو اثر قدرت است. قدرت بیشتر و بیشتر و عطشی که روز به روز افزایش می یابد.
عطش حرص و طمع در شخصیت های این داستان افزایش یافته و سبب می شود دست به اقدامات عجیب و غریبی بزنند. یکی دیگر از مولفه های داستان بیست زخم کاری، گناهان کبیره ای است که شکسپیر هم از آنها در داستان های خود به زیبایی هرچه تمام تر استفاده کرده است. داستان کشتن و هراس و قدرت، به خوبی در این رمان شگفت انگیز به کار گرفته شده تا هر چه عمیق تر خواننده را در بطن داستان فرو ببرد.
تم کلی داستان در شهر تهران اتفاق می افتد. اما برخی وقایع هم در شمال ایران به وقوع می پیوندند. شاید نقطه عطف داستان را بتوان واقعه ای که در ویلای شمال اتفاق می افتد دانست. از آنجا است که ورق داستان به طور کلی برگشته و شخصیت های داستان، یکی یکی روح اصلی خود را آزاد کرده و حرص و ولع غیر قابل انتظاری از خود نشان می دهند. در نهایت، با توجه به تم کلی داستان و مشخصاتی که از موضوع داستان بیان شد، می توان گفت انتظار ما از یک داستان بی نظیر، پر فراز و نشیب و غیر منتظره را برآورده می کند.
پایانی غیر منتظره برای سریال زخم کاری؟
محمود حسینی زاد در گفتگو با ایسنا دربارۀ پیشبینی پایان سریال زخم کاری گفت:
این مساله یکی از ضعفهای سریالسازی است که شاید در فیلمها کمتر باشد. در غرب به حدی از سریالسازی رسیدهاند که حالا حالاها ما کار داریم تا به آن حد برسیم اما به آنها هم اگر نگاه کنیم مخاطب یکدفعه در پایان انگار به قول قدیمیها سنگ رو یخ میشود. حتی سریال معروف «بازی تاج و تخت»، سریال «مد من» و سریال پربیننده «بریکینگ بد» که همه اینها یکدفعه در قسمت آخر مثل یک سیلی به صورت بیننده میخورد.
در این مورد هم راستش را بخواهید من کاملا شک دارم و اصلا نمیدانم. چون همانطور که در پاسخ سوال قبل گفتم من روی شخصیتهای این کتاب و روابطشان دقیق کار کردهام و روی مکانها هم کار کردهام. مکانی که در اول رمان آمده، ویلای مالکی در کلاردشت است. این ویلا یک باغ بزرگ نسبتا سنتی و قدیمی است، با دیوارهای بلند و در بزرگ آهنی یا چوبی و یک تراس بزرگ دارد که رو به باغ است که داستان اصلا از این تراس شروع میشود. این باغ در ادامه و در جایی که قرار است پسر حاجی ریزآبادی را از آنجا ببرند نقش دارد. یعنی طوفانی در میگیرد که در آن صدای گرگ میآید، طوفانی است که درختها را میشکند، شیشهها را خرد میکند، درها را به هم میکوبد و موجب وحشت میشود.
این باغ دو مرتبه در جایی از رمان وجود دارد که مالکی به آن برمیگردد و متروک شدن و تنها ماندن باغ، برگهایی که ریخته و همه این موارد در کتاب نقش بازی میکنند. معمولا تماشاچی ایرانی خیلی دوست ندارد که بداند در آخر چه میشود اما به این مساله اشاره کنم که این باغ در آخر کتاب من یک نقش اساسی دارد. بنابراین ویلایی که مهدویان برای مالکی انتخاب کرده به هیچ وجه آن ویلایی نیست که در کتاب وجود دارد که صحنه نهایی بتواند در آنجا رخ دهد. مورد بعدی این است که با کاراکترهای اضافی که مهدویان به داستان وارد کرده، از جمله سمیرا که این زن واقعا غیرقابل کنترل است و اگر عوامانه بخواهیم بگوییم حالت خل و چل پیدا کرده، یا برای مثال منصوره که اصلا در کتاب وجود ندارد، چرا که در کتاب شخصیت منصور هست که پسر ریزآبادی است؛ و یا ناصر که باز ناصر هم واقعا یک سایکوپات نشان داده میشود.
ناصر در کتاب یک جوان پرشر و شور و جاهطلب و بسیار لوس است یعنی همان برداشتی که ما از آقازادهها داریم. من حقیقتا نمیدانم که چطور میخواهند تمام کنند. یعنی من فکر میکنم شاید همانطور که گفتید یک پایان عجیب و غریب از کار درآید. من مطمئن هستم که صحنه باغ در این سریالی که من دارم میبینم از دست رفتهاست، حالا اینکه در پایانِ داستان مالکی را به کجا ببرند، من اصلا نمیتوانم تصور کنم و راستش را بخواهید چیزی نمیدانم.
آیا زخم کاری 2 از ادامه رمان بیست زخم کاری است؟
طبق گفته نویسنده رمان “بیست زخم کاری” محمود حسینی زاد در مواردی سریال از خط فکری رمان خارج شده و شخصیت پردازی نیز دستخوش تغیراتی شده است. در مورد داستان رمان نیز محمد حسین مهدویان خط به خط کتاب پیش نرفته است؛ از آنجا که پایان رمان نیز با انتقام از مالک تمام میشود و صحبتی از بازگشت و انتقام زده نشده بنابراین فصل 2 زخم کاری که “بازگشت” نام گرفته خروجی ذهن تیم نویسندگان سریال زخم کاری میباشد و باید دید بینندگان این سریال محبوب چه پایانی را تماشا خواهند کرد.
نظر شما دربارۀ رمان بیست زخم کاری و سریال زخم کاری چیست؟ با ما در میان بگذارید.
مشخصات رمان بیست زخم کاری
- نویسنده:محمود حسینی زاد
- تعداد صفحه:127
- انتشارات:نشر چشمه
- رمان در حال حاضر توقیف شده میباشد.
بسیار عالی