شرکت ها از فرصت های بازاریابی برای هدف اصلی تولید درآمد استفاده می کنند زیرا میخواهد با افزایش مشتری، افزایش درآمد داشته باشند. حال باید رابطه مستقیمی بین مقدار پولی که شرکت در بازاریابی سرمایه گذاری می کند و مقدار پولی که بازاریابی به شرکت باز می گرداند وجود داشته باشد. پس از تعیین بازده سرمایه گذاری بازاریابی، شرکت می تواند تعیین کند که سرمایه گذاری چقدر موثر بوده و چگونه می تواند ارائه های بازاریابی آینده را بهبود بخشد.
آنچه خواهید خواند
حقایق
بازاریابی برای شرکتها یک خیابان دوطرفه است: پول برای هزینههای بازاریابی صرف میشود، اما همچنین باید در نتیجه خرید مشتری بازگردد یعنی باعث افزایش مشتری بشود. شرکتها به استفاده از ارائههای بازاریابی که شکست میخورند ادامه نمیدهند، و کسبوکارها به نحوه بازاریابی هر محصول و بازده سرمایهگذاری شده در هزینههای بازاریابی بسیار دقیق نگاه میکنند. به عنوان مثال، یک شرکت غلات ممکن است دو محصول جدید را تبلیغ کند که هر کدام کمپین بازاریابی خاص خود را دارند. این شرکت به شدت بر اثربخشی هر کمپین نظارت خواهد داشت. اگر یک محصول بهتر از دیگری بفروشد، شرکت استراتژی بازاریابی را برای محصولی که فروش کمتری دارد بررسی می کند تا مشخص کند که آیا نیاز به بازنگری دارد یا خیر.
تعیین ROI
تعیین بازگشت سرمایه یا ROI می تواند یک فرمول بسیار ساده باشد: ROI برابر است با هزینه بازاریابی که از سود حاصل از محصول کسر می شود و کل تفاوت تقسیم بر هزینه بازاریابی است. شرکت ابتدا باید سود خود را با کم کردن مبلغ صرف شده برای بازاریابی از مبلغ ساخته شده تعیین کند. در مثال شرکت غلات، ممکن است 500000 دلار برای بازاریابی یکی از محصولات جدید غلات هزینه کرده باشد و در طول کمپین بازاریابی 1.5 میلیون دلار درآمد داشته باشد. محاسبه بازده سرمایه گذاری به این صورت است: (1500000 – 500000) / 500000 = 2. این بدان معناست که شرکت دو برابر هزینه ای که برای بازاریابی هزینه کرده است، درآمد داشته است.
فراتر از بازگشت سرمایه
شرکتها فراتر از بازگشت سرمایه به روشی که کمپین بازاریابی آگاهی شرکت، محصول یا نام تجاری را در چشم عموم افزایش داده یا بهبود بخشیده است، نگاه میکنند. اگر ROI شرکت برای کمپین بازاریابی غلات 2 باشد، اما اگر این کمپین بازاریابی باعث افزایش آگاهی از برند در چشم عموم شود، شرکت تاثیر بلندمدتی با کمپین بازاریابی ایجاد کرده است که پس از پایان مدت زمان، همچنان بر سود شرکت تاثیر می گذارد.
مزایا و معایب
متخصصان بازاریابی احساسات متفاوتی در مورد بازگشت سرمایه دارند، زیرا می تواند دیدگاه یک شرکت را برای موفقیت خود محدود کند. فرمول ROI ساده است و به این ترتیب فقط می تواند نسبت هزینه به فایده فوری یک کمپین بازاریابی را نشان دهد. با این حال، آنچه ROI نمی تواند انجام دهد این است که به طور قطعی به شرکت نشان دهد که کمپین غلات آن آگاهی از برند را تا درصد مشخصی افزایش داده است. برای آن، متخصصان بازاریابی باید از ابزارهای دیگری برای نشان دادن اثرات کامل سرمایه گذاری بازاریابی استفاده کنند.
تفکر رو به جلو
برای سنجش اثرات یک سرمایه گذاری بازاریابی فراتر از بازگشت سرمایه فوری، شرکت ها ترکیبی از تجزیه و تحلیل تجاری و تجزیه و تحلیل بازاریابی را برای پیشنهاد بازگشت سرمایه طولانی مدت به کار می برند. این تجزیه و تحلیل ترکیبی حاوی داده های گسترده ای است که نتایج مورد انتظار آینده را پیش بینی می کند. به عنوان مثال، یک متخصص بازاریابی ممکن است بازگشت سرمایه اولیه 2 را در نظر بگیرد و سپس افزایش 60 درصدی در آگاهی از برند را اعمال کند تا در نظر بگیرد که شرکت چقدر می تواند انتظار داشته باشد که از دانش عمومی بهبود یافته از برند کسب کند. تا حدی، ROI بلندمدت تا حد زیادی یک فرضیه است، اما به شرکت کمک می کند تا هزینه های بالقوه بازاریابی آینده را اندازه گیری کند.
تفاوت بین CPA و CPS چیست؟
CPA و CPS هر دو اصطلاحات تبلیغاتی هستند که برای اندازه گیری و گزارش نتایج یک کمپین تبلیغاتی استفاده می شوند. این اصطلاح در عرصه تبلیغات دیجیتال رایج است، جایی که کلمات اختصاری رایج هستند، زیرا عملکرد تا کوچکترین جزئیات اندازه گیری می شود. رادیو، تلویزیون، چاپ و بیلبوردها بیشتر شبیه یک ارجاع هستند، و حتی اگر همه آنها رسانه های موثری هستند، نمی توانید بازدیدها، کلیک ها و نوع مخاطبان را با همان دقتی که در رسانه های دیجیتال می توانید ردیابی کنید. همه این ردیابی به اصطلاحات متفاوتی برای هر دیدگاه، عمل و غیره نیاز دارد. کمپین های تبلیغاتی دیجیتال به دو شکل کاملاً متمایز ارائه می شوند. کمپین آگاهی به سادگی بازدیدها را اندازه گیری می کند و داده های مرتبط موجود را جمع آوری می کند، اما هدف نهایی قرار دادن است. بسیار شبیه یک کمپین رسانه ای سنتی عمل می کند، با هدف قرار دادن تبلیغات در مقابل مخاطبان مرتبط. سایر انواع کمپین اهداف خاصی به نام شاخص های عملکرد کلیدی یا KPI دارند. در مورد کمپینی که فراتر از آگاهی اولیه حرکت می کند، یک یا چند KPI برای تعیین یک نتیجه دلخواه تنظیم می شود. CPA و CPS هر دو در این دسته بندی های KPI خاص قرار می گیرند و انتخاب CPA در مقابل CPS کاملاً به تبلیغ کننده بستگی دارد.
CPS چیست؟
معنی CPS مخفف Cost Per Sale است. این اصطلاح در تبلیغات دیجیتال رایج است، اما در برخی موارد، می تواند با رسانه های سنتی نیز کار کند. هزینه هر فروش با بودجه و محدوده تاریخ شروع می شود. دارایی های خلاق ساخته شده و کمپین تبلیغاتی اجرا می شود. هر فروش در این دوره پیگیری می شود و در تاریخ پایان برای محاسبه هزینه تبلیغات برای هر فروش استفاده می شود. در یک کمپین دیجیتال، مشتری از روی یک تبلیغ کلیک می کند. در این مرحله، یک پیکسل به کاربر متصل میشود و آن کاربر را به صندوق پرداخت ردیابی میکند. این یک انتساب دقیق برای خرید ایجاد می کند و امکان محاسبه هزینه واقعی هر فروش را به جای برآورد در یک کمپین سنتی فراهم می کند. معیار هزینه به ازای فروش ارزشمند است، اما در نحوه تفسیر نتایج توسط تبلیغکنندگان نیز اشکالاتی دارد. در حالی که میتوانید سودآوری را در طول دوره کمپین اندازهگیری کنید، برخی از خریداران خیلی دیرتر برای خرید بازمیگردند، زیرا از برند آگاه هستند و به سادگی برای خرید آماده نیستند. این می تواند نتایج را منحرف کند و جنبه آگاهی هر کمپین ارزش ارائه می دهد. در حالت ایدهآل، یک کمپین CPS فروش را به گونهای ارائه میکند که ردیابی و تکرار آن آسان باشد تا کسبوکار بتواند میزان هزینههای خود را مقیاسبندی کند و بر این اساس فروش را افزایش دهد.
در رسانه های سنتی، مدل CPS می تواند در صورت استفاده از یک شماره تلفن خاص یا استفاده از کد خرید برای ردیابی فروش از کمپین، کار کند. بدون توانایی علامت گذاری هر فروش از خود کمپین، فروش اتفاقی در ارقام CPS جمع می شود و نتایج را منحرف می کند. یکی از نمونه های رایج مدل CPS، تبلیغات تلویزیونی اطلاعاتی است. کل بخش برای فروش یک محصول یا گروهی از محصولات استفاده می شود و عمل تماس تلفنی است. تعداد تماسها و فروشهایی که از این تماسها حاصل میشود، رقم قابل پیگیری است و بازگشت سرمایه قابل اندازهگیری است. با این حال، مانند کمپین دیجیتال CPS، برخی از بینندگان شماره را یادداشت میکنند و بعداً از آن استفاده میکنند. آنها همچنین ممکن است با اطلاعات تجاری درگیر شوند و محصول را مستقیماً از یک فروشگاه یا فروشگاه دیگری خریداری کنند. این فروش ها نتیجه کمپین است، اما آنها در ارزش کلی کمپین اندازه گیری نمی شوند. این بدان معناست که معیار CPS ارزشمند است، اما برخی از فروشها پس از پایان کمپین اتفاق میافتد.
افزایش مشتری با خرید تبلیغات کسب و کار
اگر میخواهید واقعا مشتریان زیادی جذب کنید و تبلیغ کسب و کار شما در بیشتر مکان ها با حداقل هزینه انجام بشود فقط کافیه به سایت بالتازار مراجعه کنید، زیرا سایت بالتازار باعث میشود کسب و کار شما بهتر دیده بشود فقط کافیه برای ورود به سایت بالتازار روی ( افزایش مشتری ) کلیک کنید.