پشت پرده ریاکاری(چگونه به هرکس دروغ میگوییم، به ویژه به خودمان)
آنچه خواهید خواند
دربارۀ کتاب پشت پرده ریاکاری
چگونه به هرکس دروغ می گوییم،به ویژه خودمان جمله ای قابل تاملی است که بر روی جلد کتاب نوشته شده است.این کتاب در سال 2012 توسط دان آریلی نویسنده معروف و استاد علوم شناختی دانشگاه دوک نوشته شده است؛دان آریلی بر اساس تحقیقات خود اثبات میکند که چرا و چگونه تقلب به راحتی مثل آب خوردن رخ میدهد.و در مورد آنکه این کار آیا فایده ای دارد و اینکه به راحتی میتوان از این کار دلسرد شد صحبت میکند.
در کتاب پشت پرده ریا کاری چه میخوانیم؟
آریلی از چندین آزمایش برای اثبات ماهیت عدم صداقت در درون انسان ها استفاده می کند. در یکی از آنها او متوجه شد که ، در یخچال خوابگاه کالج که حاوی قوطی های کوکاکولا و اسکناس هایدلار میباشد ؛قوطی های نوشابه با سرعت بیشتری ناپدید می شوند ، زیرا برداشتن پول باعث می شود دانشجویان احساس میکنند دزدی میکنند تا برداشتن قوطی های نوشابه.
در یک آزمایشی جالب دیگر ، بازیگری در نقش دانشجوی دانشگاه پیتسبورگ در دانشگاه رقیب یعنی کارنگی ملون امتحان داد. او عمدا و به روشنی در این آزمون تقلب کرد و حتی تقلب رساند و در مورد برخی از قوانین آزمون بی توجه بود و به آن اهمیتی نمیداد. آریلی چگونگی پاسخ بقیه گروه دانشجویان را بررسی کرد و نتیجه گرفت که تقلب امری مسری است.
آریلی علاوه بر گزارش درمورد آزمایشاتی که انجام داده ، از تجربیات خود در زمینه عدم صداقت نیز یاد کرده است ، مانند اینکه با یک پاس جعلی سوار قطار بین المللی شده یا اینکه پزشکان به او گفته بودند وی قربانی سوختگی شده است که برخلاف شواهد پزشکی بود که در دست داشت.
این نویسنده آزمایش های آزمایشگاهی و عمومی را انجام داده است تا مشخص کند افراد در چه شرایطی و با چه میزان تقلب می کنند. در شرایطی که تقلب امکان پذیر است ، افراد تقریباً همیشه تقلب می کنند ، حتی اگر پاداش کمی باشد. مردم تا حدی تقلب می کنند که در درون خود احساس ناراحتی کنند.
نظر منتقدان دربارۀ کتاب آریلی
پشت پرده حقیقت با استقبال مثبتی از سوی منتقدان مواجه شد. ژانت ماسلین منتقد نیویورک تایمز ، سبک نوشتن ساده آریلی را ستود.رئیس دانشگاه وسلیان مایکل اس. روت خاطرنشان کرد که آریلی مشکلات و پیچیدگی های روانشناختی را با ترکیبی غیرمعمول از حقیقت و سستی می نویسد او از ما می خواهد که خطا پذیری و غیر منطقی بودن خود را به خاطر بسپاریم تا بتوانیم از خود در برابر تمایل به گول زدن خود محافظت کنیم.
دربارۀ دن اریلی
دن اریلی زادهٔ ۲۹ آوریل ۱۹۶۷ دانشمند حوزه روانشناسی و اقتصاد رفتاری اهل ایالات متحده آمریکا است. او استاد دانشگاه دوک است که به دلیل دستاوردهای فوق العادهای که داشته است از سوی دانشگاه به وی لقب James B. Duke Professor داده شده است.ویدئو سخنرانی های وی در TED بیش از 10 میلیون بار بازدید شده است.وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون جایزه ایگنوبل شدهاست.
مشخصات کتاب
- مترجم:رامین رابد
- تعداد صفحه:216
- انتشارات:مازیار
دن آریلی نویسندهی نابخردی های پیش بینی پذیر با پژوهش هایی تازه و پرمایه پیش داوری های ما دربارهی ریا کاری را به چالش می کشد و از ما می خواهد تا نگاهی صادقانه به خودمان بیندازیم.
بیش تر ما خودمان را درستکار در نظر می گیریم، اما، همگی مان دست به دغل کاری می زنیم. در هر جایی رفتارهای عاری از اخلاق هست: از مراکز حکومتی گرفته تا بورس، از کلاس درس گرفته تا کارخانه. هیچ یک از ما در مصونیت نیستیم، خواه دروغی مصلحت آمیز بگوییم تا دردسری را رفع و رجوع کنیم خواه در صورت هزینه ها «یک کوچولو» دست ببریم تا منفعتی کسب کنیم. در پشت پردهی ریا کاری می بینیم که دغل کاری بر خلاف تصور معمول بر پایه ی رفتار خردمندانه ی هزینه- فایده نیست. به واقع نیروهای نابخردانه ای که به شمار نمی آوریم، اغلب بر رفتار اخلاقی یا غیر اخلاقی ما حکم می رانند. آریلی نشان می دهد که چرا گفتن بعضی دروغها ساده تر است؛ چه چیزی ما را در کارهای تجاری و سیاسی به ریاکاری سوق می دهد؛ رفتارهایی که هم به عمدند و هم به سهو. آریلی نمونه های فردی و سازمانی متعددی را به ما نشان می دهد، تا ببینیم رفتار غیر اخلاقی چگونه بر همه ی ما تأثیر می گذارد، و از آن جالب تر حتا هنگامی که خودمان را در جایگاه رفیع معیارهای اخلاقی تصور می کنیم، عملا بازیگر پرجنب و جوش صحنه ی ریا کاری هستیم. اما پایان شب سیه سپید است. خواهیم دید که چه کنیم تا درستکار بمانیم، و با چه ترفندهایی خودمان را از شر دغل کاری دور نگه داریم.
دن آریلی در پشت پردهی ریا کاری شیوهی نگریستن ما به خودمان، کارهایمان، و نیز دیگران را دگرگون می سازد.نوشتۀ پشت کتاب
قفلها تنها برای این روی در هستند تا آدمهای درستکار را درستکار نگه دارند. قفلساز گفت “یک درصد مردم همیشه درستکارند و دزدی نمیکنند. یک درصد دیگر همیشه ریاکارند و همیشه میکوشند تا قفل را باز کنند و تلویزیون شما را بدزدند. بقیه هم تا زمانی درستکارند که وضعیت درست باشد ولی اگر به حد کافی وسوسه شوند، آنان نیز ریاکار میشوند. قفلها شما را از دزدها در امان نگه نمیدارد، چون اگر واقعاً بخواهند میتوانند وارد خانهتان شوند. قفلها برای حفاظت شما از مردم عمدتاً درستکار است، زیرا اگر قفلی در کار نباشد شاید وسوسه شوند تا در را بگشایند.
تز اساسی آن است که رفتار ما با دو انگیزهٔ متضاد به پیش رانده میشود. از یک سو، میخواهیم که خودمان را آدمهایی درستکار و آبرومند ببینیم. میخواهیم که بتوانیم خودمان را در آینه ببینیم و احساس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم (روانشناسان این را انگیزهٔ خویشتن مینامند). از سوی دیگر، میخواهیم از تقلبکردن نفع ببریم و تا حد امکان پول به جیب بزنیم (این انگیزهٔ مالی استاندارد است).
اوضاع از چه قرار است؟ تمایل دارم نظریهای را مطرح کنم که بیشتر این کتاب را به آزمودن آن خواهیم پرداخت. مختصر و مفید، تز اساسی آن است که رفتار ما با دو انگیزهٔ متضاد به پیش رانده میشود. از یک سو، میخواهیم که خودمان را آدمهایی درستکار و آبرومند ببینیم. میخواهیم که بتوانیم خودمان را در آینه ببینیم و احساس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم (روانشناسان این را انگیزهٔ خویشتن مینامند). از سوی دیگر، میخواهیم از تقلبکردن نفع ببریم و تا حد امکان پول به جیب بزنیم (این انگیزهٔ مالی استاندارد است). آشکارا این دو انگیزه در تضادند. چگونه میتوانیم فایدههای دغلکاری را استوار کنیم و همزمان خودمان را آدمهایی درستکار و شریف ببینیم؟ اینجاست که نرمشپذیری شناختی شگفتانگیز ما پا به صحنه میگذارد. به یمن این مهارت انسانی، مادامی که تنها اندکی تقلب کنیم، میتوانیم از تقلبکردن سود ببریم و کماکان خودمان را آدمهایی محشر ببینیم. این عمل ایجاد توازن، فرایند دلیلتراشی است، و این پایهٔ چیزی است که آن را “نظریهٔ عامل قصهبافی” مینامیم.