چهار میثاق
آنچه خواهید خواند
چهار میثاق خرد سرخپوستان تولتک
چهار میثاق کتابی است که شما را در رسیدن به آزادی شخصی کمک میکند این کتاب چهار کد رفتاری را ارائه می دهد که مبتنی بر خرد باستانی تولتک است و کمک میکند شمارا از عقایدی که در زندگیتان شما را دچار رنج و سختی کرده است نجات میدهد.
این کتاب برای اولین بار در سال 1997 منتشر شد و بیش از 9 میلیون نسخه از آن در ایالات متحده فروخته شده است و به 46 زبان در سراسر جهان ترجمه شده است. این کتاب از اجرا در نمایش اپرا وینفری در سال 2001 و دوباره در نمایش تلویزیونی Super در سال 2013 محبوبیت پیدا کرد. این کتاب بیش از یک دهه در لیست پرفروش ترین کتابهای نیویورک تایمز بود.
بررسی کتاب چهار میثاق
این کتاب با الهام از مجموعه ای از باورهای معنوی که توسط مردم باستان تولتک نگهداری می شود ، به خوانندگان کمک می کند زندگی خود را به تجربه ای جدید از آزادی ، خوشبختی واقعی و عشق تبدیل کنند. به گفته نویسنده ، هر کاری که شخص انجام می دهد براساس توافقی است که با خود ، با دیگران ، با خدا و با زندگی خود بسته اند. در این توافق نامه ها ، افراد ممکن است به خود بگویند آنها چه کسانی هستند ، چگونه رفتار کنند چه چیزی ممکن و چه چیزی غیرممکن است.
روئیز همچنین معتقد است که برای یافتن آزادی شخصی ، باید از توافقات تحمیلی و مبتنی بر ترس که ممکن است ناخودآگاه بر رفتار و ذهنیت فرد تأثیر بگذارد ، خلاص شد. پیش فرض اساسی دیگر این کتاب نشان می دهد که بسیاری از رنج ها خود ساخته اند و در بیشتر اوقات ، افراد توانایی تغییر شکل دادن خود و افکار منفی خود را در مورد موقعیت های رخ داده در زندگی دارند.
نویسنده منابع ناراحتی در زندگی را شناسایی می کند و چهار میثاق مفید را برای رسیدن به آزادی شخصی معرفی میکند.با بستن پیمان با این چهار میثاق نامه اصلی ، فرد قادر است به میزان شادی و احساس خوشبختی در زندگی خود ، صرف نظر از شرایط خارجی ، تأثیر چشمگیری بگذارد.چهار میثاق به شرح زیر میباشد.
- اولین میثاق-با کلام خود گناه نکنید
اولین میثاق مهم ترین آنها، و همچنین دشوار ترین آنهاست. این میثاق به قدری مهم است که تنها به کمک آن شما قادر خواهید بود به مرحله ای از وجود ارتقا یابید که من آن را بهشت زمینی می خوانم اولین میثاق این است: باکلام خود گناه نکنید:خیلی ساده به نظر میرسد اما خیلی قدرتمند است.
- دومین میثاق:هیچ چیز را به خود نگیرید
میثاق دوم راهی را برای مقابله با رفتارهای آسیب زای دیگران که ممکن است در زندگی تجربه کنید ، در اختیار خوانندگان قرار می دهد. این توافق نامه همچنین به خوانندگان این امکان را می دهد تا این مفهوم را درک کنند که هر فرد جهان بینی منحصر به فرد خود را دارد که برداشتش از دیگران ناشی از آن است. روئیز معتقد است که عصبانیت ، حسادت و حتی غم و اندوه می توانند به محض رسیدن به آزادی شخصی خود در قبال کارها ، کاهش یا از بین بروند.
- سومین میثاق:تصورات باطل نکنید
توافق سوم ، مسئله فرضیات چگونگی منجر به درد و رنج و چرایی مشارکت افراد در ساختن آنها را شرح می دهد. وقتی فرد آنچه را دیگران فکر می کنند تصور می کند ، می تواند استرس مشکلات درون فردی ایجاد کند زیرا فرد معتقد است که فرض آنها نمایانگر حقیقت است
- چارمین میثاق:همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید
این میثاق کمک میکند تا افراد بینش بهتری برای دستیابی به پیشرفت در جهت رسیدن به اهدافشان در زندگی داشته باشند. این میثاق نامه شامل ادغام سه میثاق نامه اول در زندگی روزمره و همچنین زندگی شخصی فرد است. روئیز معتقد است که اگر کسی در هر لحظه تلاش خود را انجام دهد ، می تواند از قضاوت در مورد خود و پشیمانی جلوگیری کند با در نظر گرفتن سه توافقنامه اول و انجام هر چه بهتر در همه وجوه زندگی ، افراد قادر به زندگی بدون اندوه و تمسخر خود خواهند بود.
ترجمه پیشنهادی کتاب چهار میثاق
- مترجم:دل آرا قهرمان
- انتشارات:ذهن آویز
- تعداد صفحات:116
بریده های از کتاب
زندگی مانند رقصیدن است. اگر رقص‌جای بزرگی داشته باشی، مردم بسیاری خواهند رقصید. وقتی ریتم را عوض کنی، برخی عصبانی میشوند، اما زندگی همیشه در حال عوض شدن است.
هنگامی که بر خلاف مقررات عمل می‌کردیم، تنبیه می‌شدیم، وقتی که مطابق مقررات عمل می‌کردیم، پاداش می‌گرفتیم. ما در روز چندین بار تنبیه می‌شدیم و چندین بار پاداش می‌گرفتیم. خیلی زود از تنبیه شدن یا پاداش نگرفتن ترسیدیم. پاداش، توجهی بود که از والدین یا افراد دیگر، مثل خواهر و برادرها، آموزگاران و دوستان، دریافت می‌کردیم؛ و خیلی زود نیاز به جلب توجه دیگران و پاداش گرفتن در ما شکل گرفت.
هر چیزی که وجود دارد جلوه‌ای از یک موجود زنده است که ما آن را «خدا» می‌نامیم.» ادراک انسان نوری ست که نور و روشنایی را درک و مشاهده میکند. ماده (جسم) همچون آینه نور را منعکس میکند و تصویرهایی می‌سازد که همگی نور هستند. از آن‌طرف جهان توهم یا همان رؤیا و خواب، همانند دودی ست که به ما اجازه نمی‌دهد حقایق را آن‌طور که هستند ببینیم. حال آنکه وجود حقیقی ما از عشق و نور خالص است.
آدم‌ها به رنج کشیدن در سطوح و درجات مختلف اعتیاد دارند و جالب اینجاست که برای تداوم و حفظ این اعتیاد، همدیگر را کمک می‌کنند. حتی با هم پیمان بسته‌اند تا در رنج کشیدن یکدیگر را یاری کنند! اگر نیاز داشته باشید که کسی با شما بدرفتاری کند، حتماً کسی پیدا می‌شود تا آزارتان دهد.
ما از ترس طرد شدن مدعی شدیم کسی هستیم که نبودیم.
ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد.
سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم.
تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، معشوقه مان و جامعه…!
شمازبان خودرا انتخاب نکرده اید ، شما مذهب یا ارزشهای اخلاقی خویش راانتخاب نکرده اید
آنهاقبل ازتولد شما وجودداشته اند ، ماهرگز مجال این را نداشته ایم که انتخاب کنیم
به چه چیزباور داشته باشیم به چه چیز نه !
ماحتی نام خودرا انتخاب نکرده ایم !
موجودات بشرى به طور پایان ناپذیرى خود را تنبیه مى کنند، به این دلیل که آنچه گمان می‌کنند باید باشند، نیستند.
ما آموخته‌ایم که زندگی مان را در جهت ارضای خواسته های دیگران بگذرانیم . آموخته ایم که طبق دیدگاه های دیگران زندگی کنیم، از ترس این که پذیرفته نشویم و از نظر دیگران به اندازه کافی خوب نباشیم.
مذاهب میگویند که دوزخ مکانی است برای مجازات،مکانی که در آن ترس،درد و رنج هست. جایی که انسان ها را می سوزانند.آتش محصول عواطفی است که از ترس ناشی میشوند،ما هرگاه احساساتی مانند خشم،حسادت،حسرت یا نفرت را تجربه می کنیم، می بینیم که آتشی در درونمان میسوزد.ما در رویای دوزخ زندگی می کنیم.