دن کیشوت

دربارۀ رمان دن کیشوت

رمان دن کیشوت اثری است از نویسنده اسپانیایی میگوئل دو سروانتس. این رمان به عنوان یکی از مهمترین آثار ادبی اسپانیا و جهان مطرح است. از آنجایی که رمان دن کیشوت دارای اولین ویژگی های رمان های امروزی مانند داستانی طولانی، پیچیدگی، شخصیت های مشخص، انتقاد از جامعه و ظرافت های ادبی و هنری است، از اهمیت خاصی در ادبیات جهان برخوردار است. بسیاری این کتاب را پایه و اساس ادبیات اروپای غربی می دانند و به عنوان یکی از بهترین آثار داستانی معرفی می کنند.

خلاصه رمان دن کیشوت

آلونسو کیشانو مردی است میانسال، لاغر اندام و عاشق داستان های مربوط به شوالیه ها. او در اثر خواندن کتاب های ماجراجویانه عقل خود را از دست می دهد و تصمیم می گیرد یک شوالیه دلاور شود. او خود را دن کیشوت و اسب استخوانی خود را رزینانته می نامد و به معشوق خود نام زیبای دولسینیا را می دهد.

چند روز بعد دن کیشوت زره ای زنگ زده به تن می کند و راهی سفری ماجراجویانه می شود. او در یک مسافرخانه عنوان شوالیه را به دست می آورد، از یک جوان در برابر استاد عصبانیش دفاع می کند و از چند بازرگان کتک می خورد و سپس برای بهبودی به روستای خود برمی گردد.

در حالی که دن کیشوت استراحت می کند، دوستانش تصمیم می گیرند کتاب های ماجراجویانه ای که او را به جنون کشانده و به دردسر انداخته اند بسوزانند. دن کیشوت پس از بیداری این اتفاق را به جادوگران نسبت می دهد. او دهقانی را به نام سانچو پانزا استخدام کرده و به عنوان سرباز با خود همراه می کند. این بار آن دو با هم راهی سفر می شوند.

سانچو و دن کیشوت در سفرهای خود با بسیاری از دشمنان خیالی روبرو می شوند. هر کجا که می روند، مردم آنها را مسخره می کنند و کتک می زنند، زیرا کارهای آنها بسیار عجیب و مضحک است. دن کیشوت و سانچو گروهی از زندانیان را آزاد می کنند (زندانیان در پاسخ با پرتاب سنگ از آن ها تشکر می کنند)، با غریبه های جالب ملاقات می کنند و در مراسم تشییع جنازه مردی که از عشق به یک دختر چوپان زیبا درگذشته شرکت می کنند و ناخواسته اتفاقات ناخوشایندی را رقم می زنند. از آن طرف دوستان دن کیشوت با لباس مبدل، او را فریب داده و با امید به درمان جنونش به روستا می کشانند.

در قسمت دوم کتاب دن کیشوت، یک ماه گذشته و دن کیشوت به دنبال ماجراجویی سوم خود است. او خبردار می شود که ماجراهای او در کتابی منتشر شده و اکنون او و سانچو مشهور هستند. در طی چند روز، دن کیشوت و سانچو عازم ال توبوسو می شوند تا دل دولسینیا را بدست آورند. البته هیچ یک از آنها نمی دانند که دولسینیا در کجا زندگی می کند، زیرا چنین فردی در دنیای واقعی وجود ندارد و در حقیقت زاییده تخیلات دن کیشوت است. سانچو برای خلاصی از این وضعیت به دروغ به دن کیشوت می گوید دختر دهقانی که در جاده با او روبرو شده اند، در حقیقت دولسینیا ی افسون شده است. دن کیشوت با ناراحتی باور می کند که محبوبش به این شکل ناخوشایند درآمده است.

در ادامه آنها پس از گذراندن ماجراهای بسیار با یک دوک و دوشس آشنا می شوند. دوک و دوشس استقبال فوق العاده ای از آن دو به عمل می آورند، اما در واقع قصد دارند که آن ها را بازی داده و سرگرم شوند. پس از اتفاقات و وقایع مختلف وقتی دوک می فهمد که دن کیشوت به سانچو به عنوان پاداش خدماتش قول یک جزیره را داده است، سانچو را فرماندار یک شهر کوچک می کند. او انتظار دارد سانچو بی سواد و نادان تحقیر شود، اما سانچو همچون یک حاکم خردمند و با استعداد عمل می کند. با این حال بعد از یک هفته، سانچو از مسئولیت های دشوارش خسته شده و استعفا می دهد. سپس او و دن کیشوت ماجراهای خود را از سر می گیرند.

آن دو همچنان با غریبه های جالب ملاقات می کنند و اتفاقات گوناگونی را از سر می گذرانند. در آخرین ماجراجویی، دن کیشوت با شوالیه ای مرموز (در واقع یکی از دوستانش) می جنگد و شکست می خورد. شوالیه به عنوان پاداش پیروزی اش، از دن کیشوت و سانچو می خواهد که به روستا برگردند. دن کیشوت غمگین و ناامید از به دست آوردن دولسینیا می پذیرد.

وقتی آنها به روستا برمی گردند، دن کیشوت بیمار می شود. او به خواب عمیقی فرو می رود و پس از بیداری اعلام می کند که سلامت عقل خود را به دست آورده است. اکنون او شوالیه گری را احمقانه می داند و از کتاب های ماجراجویانه متنفر است. دیگر هیچ دن کیشوتی وجود ندارد و او تنها آلونسو کیشانو است. دن کیشوت مدتی بعد از بهبودی از دنیا می رود.

چرا باید رمان  دن کیشوت را بخوانیم؟

بسیاری رمان دن کیشوت را تقلیدی تمسخر آمیز از رمان هایی دانسته اند که در مورد دوران شوالیه گری در اروپای قرن شانزدهم و هفدهم نوشته می شد. این رمان ابتدا داستانی ساده در کتاب های سروانتس بود که بعداً آن را به یک رمان کامل تبدیل کرد. رمانی که در آن سرنوشت مردی روایت شده که دیوانه سلوک شوالیه گری است، به طوری که در این راه خانه و کاشانه اش را رها کرده و راهی سفر می شود.

دن کیشوت خود را شوالیه می خواند، اسب و خدمتکار دارد و معشوقی که می تواند برای او بجنگد. او حتی آسیاب های بادی را دشمن خود می بیند و به خاطر بانوی خود با آنها مبارزه می کند. با استفاده از این طرح، کتاب دن کیشوت به وضوح رمان های پهلوانی را مورد انتقاد قرار می دهد و حتی آن ها را به شکلی پیچیده به تمسخر می گیرد. همچنین این رمان به صورت جدی از جامعه، کلیسا و تفتیش عقاید انتقاد می کند.

رمان دن کیشوت لایه های زیادی دارد و شامل عناصر واقع گرایانه، هجو و انتقاد اجتماعی است، از این رو به عنوان یکی از شاخص ترین آثار ادبی جهان شناخته می شود و جایگاه ویژه ای در ادبیات دارد. علاوه بر این موارد، رمان دن کیشوت از آن دست کتاب هایی است که می تواند هر مخاطبی را سرگرم کند.

با این که این کتاب از مضامین بسیار مهمی برخوردار است، ولی دست کمی از کتاب های مهیج و سرگرم کننده ندارد. شخصیت های جالب و متنوع، طنز جاری در ماجراها و اتفاقات غیر منتظره و خنده دار همه موجب شده اند که این کتاب به اثری جذاب و در خور توجه تبدیل شود.

مشخصات ترجمه پیشنهادی

• انتشارات:نشر ثالث
• مترجم:محمد قاضی
• تعداد صفحه:1418

خرید کتاب با تخفیف ویژه

دانلود کتاب صوتی

بریده های از رمان

بدان که هیچ مردی را با مرد دیگر فرق نیست مگر این‌که کاری برتر از مردم دیگر از او سربزند.

«ای دوستی. از آسمان فرود آی و مگذار که بی‌شرمی جامه تو را ببر کند تا صفای باطن را نابود سازد.» «اگر تو ظواهر خود را از او نگیری دیری نخواهد گذشت که جهان یک پارچه نفاق و هرج و مرج خواهد شد.»

روانشناس، برتر از قصه‌گو است. دن کیشوت همان‌قدر که قهرمان است کاریکاتور قهرمان نیز هست. مغزش معیوب است اما وجدانش بیدار و اراده‌اش نیرومند و نیکوکار است،

آیا در خانه خود آسوده نشستن بهتر از این نیست که کسی به طمع نانی بهتر از نان گندم به دور جهان بگردد، بی‌توجه به این‌که چه بسا در پی ریش رفتند و کوسه برگشتند؟

ولی بیش از همه، کسانی دن کیشوت‌اند که دارای نیروی تخیل آتشینند و با تمام روح خود دوست می‌دارند، قلبشان نجیب و شریف است و حتی از اراده قوی و خرد نیز برخوردارند، اما از زرنگی و مهارت عملی بی‌بهره‌اند.»

صلح بزرگ‌ترین نعمتی است که آدمیان می‌توانند در دوران حیات خود آرزو کنند