معرفی کتاب«فارنهایت 451»اثر ری بردبری
آنچه خواهید خواند
کتاب فارنهایت 451
بیوگرافی ری بردبری
ری برد بری نویسنده و فیلمنامه نویس آمریکایی و یکی از مشهور ترین نویسندگان قرن بیستم بود. وی در ژانرهای مختلفی از جمله فانتزی ، علمی تخیلی ، ترسناک و داستان های رمز و راز دار کتاب نوشت.
بیش تر شهرت وی به سبب نوشتن کتاب های فارنهایت 451 و مجموعه های علمی تخیلی و گاه ترسناک وی مانند “حکایت های مریخ” “مرد مصور” من بدن الکتریکی را میخوانم” میباشد.
وی در طول زندگی ۳۰ کتاب و بیش از ۶۰۰ داستان کوتاه نوشت. او از جمله نخستین کسانی بود که جایزه استاد بزرگ را که انجمن نویسندگان علمیتخیلی آمریکا به پاس یک عمر فعالیت موفقیتآمیز در زمینه داستاننویسی علمی-تخیلی اعطا میکرد، به دست آورد.
|خوانده شود کتاب سرباز خوب|
کتاب فارنهایت 451
داستان این کتاب راجع به یک مأمور آتش نشانی است که, در یک شهر پادآرمان یا ویران شهر(یک جامعه یا سکونتگاه خیالی در داستانهای علمی–تخیلی )سکونت میکند جامعه ای که در آینده دور قرار دارد.البته این آتش نشان آتش را خاموش نمیکند بلکه سبب شعله ور شدن آن میشود.451 درجهٔ فارنهایت، دمایی است که کاغذ در آن شروع به سوختن میکند.گای مونتاگ به این سبب شخصیت اصلی کتاب فارنهایت 451 میباشد.
این بود نتیجه کار. رفیق مونتاگ میخواست به سوی خورشید پرواز کند، حالا که بالهایش آتش گرفتهاند تعجب میکند.
کتاب فارنهایت 451
اما در این داستان گای مونتاگ تنها نیست,مسئولیت سوزاندن کتاب ها در این شهر بر عهده آتش نشان میباشد.مونتاگ هم آتشنشانی است که از کار خود لذت میبرد. کار او سوزاندن کتابهای ممنوع است و از قضای روزگار تمام کتابها ممنوع هستند.زیرا دولت خواندن کتاب و افزایش آگهی آنان را برای خود خطرناک میداند. و معتقد است دانشی که از کتاب ها بدست می آید شاید موجب شورش مردم علیه دولت شود.
وشنبه نوبت «میلهی»، سهشنبه «ویتمن»، جمعه «فالکنر». آنها را به خاکستر تبدیل کنید و خاکسترشان را هم بسوزانید. ایناست شعار همیشگی ما.
کتاب فارنهایت 451
خوانده شود|کتاب کفش باز فیل نایت|
در آینده آخرالزمانی فارنهایت 451 ،ری بردبری به ما نشان میدهد که استفاده از دارو های شیمایی تقریباً کاملاً بر شهروندان حاکم است.افراد حاضر در این کتاب زندگی یکنواخت دارند به سبب مصرف مداوم آنها از برنامه های تلویزیونی کوتاه مدت که آنها را از پیش بینی هرگونه تغییر در جامعه باز می دارد.آزاداندیشی در این جهان ممنوع و خطرناک است زیرا تعادل جامعه را مختل و اشخاص را ضداجتماع بار میآورد، کتاب و هرچه خواندنی است عامل اصلی این انحراف شناخته میشود.
وجود یک کتاب در همسایگی، مانند یک تفنگ پر است. باید خزانهاش را خالی کرد. باید او را خنثی نمود. جانش را باید گرفت.
کتاب فارنهایت 451
نکته ای که هنگام خواندن فارنهایت 451 متوجه میشویم این است که چگونه آن را با دنیای مدرن امروز به خوبی مقایسه میکند و گاه چه شباهت های بین آن وجود دارد.شهروندان فارنهایت 451 از قرصهای شادی بخش و داروهای مسکن و خوابآور که اغلب سبب فراموشی میشود استفاده میکنند.نسخه ای که در جامعه امروز به راحتی تجویز میشود.
|خوانده شود کتاب صد سال تنهایی|
ما هرچیزی را که برای نیکبختی لازم است در اختیار داریم، اما خوشبخت نیستیم.
کتاب فارنهایت 451
در مورد برنامه های تلویزیونی هم ، ما به وضوح می توانیم شباهت های بین دنیایی مدرن و فارنهایت 451 را مشاهده کنیم.با گذشت زمان ، ما گزینه های سرگرمی بیشتر و بیشتری می بینیم.و به همین دلیل ، استفاده از كتاب و موارد دیگر مانند آنها ، در نهایت به آرامی كاهش می یابد و منجر به دنیایی شبیه به فارنهایت 451 می شود.و سعی میشود با صفحههای بزرگ ویدئویی بر دیوارهای منازل هرگونه دغدغهای را برطرف کنند.
کتاب برای اینست که خریت و نادنی ما را جلوی چشمهایمان قرار دهد.
کتاب فارنهایت 451
اما شاید قصه جذاب ماجرا ملاقات مونتاگ با کلهریس مککلهلن باشد که به او میفهماند که زندگیاش آنطور که فکر میکرده شاد نیست و این برای مونتاگ سرآغاز تفکر جدیدی است. آنطور که در فارنهایت 451 می آموزیم که مونتاگ چندین کتاب را که قرار بود آنها را بسوزاند مخفی کرده بود. اما آتش نشانان دیگر به خانه او می آیند و کتاب ها را می سوزانند. باعث فرار مونتاگ از شهر میشوند.
مونتاگ دیوارهای تلویزیونی اتاق خوابش را به آتش کشید و میزتوالت زنش را همراه با مبل و میز و صندلی اتاق نهارخوری با تمام لوازم آشپزخانه، سرویس غذاخوری نقره و ظروف پلاستیکی، همه را طعمه آتش ساخت. میخواست هرچیزی را که گواه زندگی او در این خانه است از میان بردارد. میخواست نشان همسرش، همسر بیگانهاش که فردا خاطرهای از او بیاد نخواهد داشت، به یادگار نماند.
کتاب فارنهایت 451
شخصیت های کتاب فارنهایت 451
- گای مونتاگ: شخصیت اصلی اثر و قهرمان داستان. یک آتشنشان که از کار خود لذت میبرد.
- کاپیتان بیتی: رئیس ایستگاه آتشنشانی
- میلدرد: همسر مونتاگ.
- کلهریس مککلهلن: دختری در همسایگی مونتاگ که دیدار با او دید مونتاگ را عوض میکند.
اقتباس از کتاب فارنهایت 451
بر اساس داستان این کتاب دو فیلم فارنهایت ۴۵۱ (فیلم ۲۰۱۸) به کارگردانی رامین بحرانی (کارگردان و فیلنامه نویس ایرانی-آمریکایی) و فیلم فارنهایت ۴۵۱ (فیلم ۱۹۶۶) به کارگردانی فرانسوا تروفو فرانسوی ساخته شده است.
نکته پایانی
قطعاً اگر کتاب خوان هستید و دوست دارید دوستانتان هم ارزش کتاب خوانی را بدانند به عقیده من این کتاب یک نسخه بسیار خوب است.و به خاطر دنیایی غیر واقعی و نوع نوشتار این کتاب حتماً لذت خواهید برد. و این کتاب همانطور که ذکر شد بخاطر مقایسه اش با دنیا مدرن امروزی خیلی میتواند شما را در فکر فرو ببرد.
- مشخصات کتاب
- مترجم: دکتر علی شیعه علی
- انتشارات:سبزان
- تعداد صفحه:192
برای خرید کتاب با تخفیف بر روی دکمه زیر کلیک نمایید.
خرید کتاب فارنهایت 451 با تخیفیف ویژه
برش های از کتاب
مثل مرد باشید، استاد ریدلی؛ امروز به لطف خدا در انگلستان چنان شمعی برافروزیم که شعلهاش هرگز به خاموشی نگراید.
شما مثل دیگران نیستید، دیگران را من خوب میشناسم، از حالشان باخبرم، وقتی حرف میزنم شما برخلاف دیگران به من نگاه میکنید. دیشب وقتی که از ماه سخن گفتم شما سرتان را بالا کردید و به ماه چشم دوختید. دیگران هرگز چنین کاری را نخواهند کرد.
حتی بعد از آن، هنگام خواب، در پناه سایه سیاه شب ریشخند سوختهشدگان را میدید. این ریشخندها هرگز او را تنها نگذاشته بودند. او به خاطرش خطور نمیکرد که حتی یکبار هم او را راحت گذاشته باشند.
از شعلهافکن ستبر برنجی که در دست داشت و سرش مثل کله افعی مینمود مایع محترقه و زهرآگینی درفضا پخش میشد. خون در رگهایش به سرعت میدوید، کوبش نبضهایش از زیر پوست طنین میافکند. دستانش به مهارت سرپنجه استادی سرگشته که سمفونی آتش و داغ سوزنده را مینوازد، به حرکت درآمد تا آخرین شکوفههای فرهنگ و ادب را به غارت ستاند.
من هفده سال دارم و دیوانهام. عمویم میگوید: هفدهسالگی و دیوانگی دست در دست هم دارند اگر سن و سالت را پرسیدند اینطور جواب بده «من هفدهسال دارم و مجنونم».
امتیاز بینندگان:100