قصد خواندن بهترین کتاب ها را دارید؟ مجله بامیک سایت تخصصی معرفی انواع کتاب و رمان,از بهترین نویسندگان ایران و جهان به همراه نقد و بررسی کتاب

کتابخوان

رمان کتابخوان
0 288

دربارۀ رمان کتابخوان

رمان کتابخوان نوشته برنهارد شلینک نویسنده آلمانی است که برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. این کتاب در مدت کوتاهی به دسته پرفروش ترین کتابهای جهان پیوست و موفق شد نظر بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند. در سال ۲۰۰۸ فیلمی با اقتباس از رمان کتابخوان و با همین عنوان ساخته شد که جوایز سینمایی متعددی را از آن خود کرد. شلینک در رمان کتابخوان داستان عاشقانه ای را در بستر جنگ جهانی دوم روایت کرده است.

the_reader
the_reader

خلاصه رمان کتابخوان

مایکل نوجوانی پانزده ساله است که درگیر ارتباط با زنی سی و چند ساله به نام هانا می شود. آن ها هر روز همدیگر را می بینند و اوقات زیادی را با یکدیگر می گذرانند. هانا همیشه از مایکل می‌ خواهد که با صدای بلند برای او کتاب بخواند و مایکل این کار را انجام می‌ دهد.

با شروع تعطیلات تابستانی مایکل به پدر و مادرش می‌ گوید که قرار است برای سفری کوتاه با یکی از دوستانش همراه شود. آنها با هم به سفر می‌ روند و بیش از پیش به یکدیگر وابسته می شوند. در پاییز مایکل به مدرسه بر می‌ گردد و دوستان بیشتری پیدا می‌ کند. او در مدرسه جذب یکی از دوستانش به نام سوفی می‌ شود و از همراهی او لذت می برد.

یک روز مایکل هانا را می بیند که به او و دوستانش نگاه می کند. مایکل ابتدا واکنشی نشان نمی‌ دهد ولی بعد احساس گناه می کند. او به آپارتمان هانا سر می زند، اما متوجه می شود که هانا آنجا را ترک کرده است.

سالها بعد مایکل هانا را ملاقات می‌ کند. زمانی که خودش به عنوان یک دانشجوی حقوق شاهد محاکمه هانا به جرم جنایت جنگی است. جرم هانا مشارکت در قتل سیصد زندانی یهودی است که در یک کلیسا و به وسیله نازی ها حبس شده بودند.

کلیسا آتش گرفته و هیچ یک از نگهبانان که هانا نیز یکی از آنها بود، قفل درها را باز نکردند. تنها دو نفر _ یک مادر و دخترش _ زنده ماندند و بعدها هانا و نگهبانان دیگر را شناسایی کردند. هانا در دادگاه از ارائه دست‌ نوشته‌ ای که می‌ تواند به تبرئه او بیانجامد خودداری می‌ کند.

مایکا متوجه می‌ شود هانا رازی را پنهان می‌ کند که از دید او شرم آورتر از ارتکاب جنایات جنگی است: هانا بی‌سواد است. مایکل تلاش می‌ کند این موضوع را با قاضی پرونده در میان بگذارد ولی نمی تواند. هانا به حبس ابد محکوم می شود. مایکل نوار کاست هایی را با صدای خودش برای او می فرستد. هانا از طریق تطبیق نوارهای مایکل و کتاب‌ هایی که دارد خواندن و نوشتن می‌آموزد و برای مایکل نامه می نویسد.

مطالب مرتبط
1 از 26

حدود هجده سال بعد رئیس زندان با مایکل تماس می‌ گیرد و خبر آزادی هانا را می دهد. او از مایکل می‌ خواهد که به هانا کمک کند تا برای ورود به جامعه آماده شود. مایکل برای استقبال از هانا می‌ رود، ولی متوجه می‌ شود که او شب قبل از آزادی خود را حلق‌ آویز کرده است. مایکل به وصیت هانا عمل می کند و پولی را که از او به جا مانده برای تنها بازمانده واقعه آتش سوزی کلیسا می برد.

فیلم کتابخوان
فیلم کتابخوان

چرا باید رمان کتابخوان را بخوانیم؟

برنهارد شلینک در رمان کتابخوان به سراغ موضوع بحث برانگیزی رفته. او در این کتاب داستان زندگی زنی به نام هانا را روایت کرده که مدتی در سازمان اس اس خدمت کرده و سواد ندارد. او یکی از اشخاصی است که در طی یک واقعه آتش‌ سوزی اجازه داده تا سیصد نفر کشته شوند.

در ادامه داستان هانا در زندان خواندن و نوشتن می‌ آموزد و بعد خودکشی می‌ کند. به نظر می رسد شلینک قصد دارد در کتاب کتابخوان این نکته را نشان دهد که دانش و آگاهی اجتماعی می‌ تواند منجر به تشخیص خوب و بد شود. همانطور که هانا بعد از اینکه خواندن و نوشتن را آموخت بالاخره از زشتی اقدامات خود آگاه شد.

مشخصات رمان

  • مترجم:مهدی سجودی
  • انتشارات:مهراندیش
  • تعداد صفحه:209

خرید کتاب با تخفیف ویژه

امروز خیلی دوست دارم به گفت‌وگویی که با پدرم داشتم، فکر کنم. فراموشش کرده بودم، بعد از مرگش بود که در اعماق خاطراتم یادآوری برخوردها، اتفاقات و تجارب خوبی را که با او داشتم، شروع کردم. وقتی آن‌ها را می‌یافتم، هم شگفت‌زده می‌شدم و هم خوشحال.

انتظار را در چهره‌اش دیدم. مرا که شناخت، صورتش از شادی درخشید. همین‌طور که نزدیک‌تر رفتم، با چشم‌هایش وراندازم کرد؛ چشم‌هایی جستجوگر، پرسنده، مردد و آزرده. بعد هم تمامشان از صورتش محو شد. به کنارش که رسیدم، لبخند خسته اما دوستانه‌ای زد. «بزرگ شدی، بچه.» کنارش نشستم و دستم را گرفت.

میانگین امتیاز ها 0 / 5. 0

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

عضویت در کانال تلگرام بامیک

X