قصد خواندن بهترین کتاب ها را دارید؟ مجله بامیک سایت تخصصی معرفی انواع کتاب و رمان,از بهترین نویسندگان ایران و جهان به همراه نقد و بررسی کتاب

خلاصه کتاب جاناتان مرغ دریایی

جاناتان مرغ دریایی
1 6,463

ریچارد باخ

ریچارد باخ دیوید نویسنده آمریکایی متولد 1936 است. وی تحصیلات خود را در سال 1955 در لانگ بیچ به پایان رساند. بلافاصله پس از اتمام مدرسه به نیروی دریایی و گارد ملی پیوست. همچنین، او در جنگنده اسکادران USAF  خلبان نیز بود.

وی پس از عضویت در ارتش کار نویسندگی خود را آغاز کرد و سه کتاب اول او در مورد پرواز با هواپیما بود که بازتاب عشق او به هواپیما بود. کتاب “جاناتان مرغ دریایی” وی وی در سال 1970 منتشر شد و باعث شهرت وی شد.این کتاب شامل توصیف دقیق و باورنکردنی پرواز مرغ دریایی بود. این کتاب در بیش از 1.000.000 نسخه به فروش رسید.برای باخ پرواز یک روش زندگی است و زندگی یعنی جستجو، یادگیری مداوم، کشف مجددِ آنچه مردم می دانند اما فراموش کرده اند.

ریچارد باخ
ریچارد باخ

 

جاناتان مرغ دریایی؛هیچوقت نا امید نشو!

جاناتان مرغ دریایی یک افسانه معاصر است که به مضامین زمان مدرن متکی است. برخلاف افسانه های سنتی که در آن موجودات افسانه ای دارید، اینجا موجودات تخیلی دارید.این نه تنها یک افسانه مدرن بلکه یک داستان تمثیلی است زیرا کل داستان به چیز دیگری اشاره می کند که داستان آن روایت می کند. به همین دلیل، می توان گفت که ترکیبی از یک داستان تمثیلی و یک افسانه مدرن داریم.

 آنچه را دیدگانت به تو می‌گویند باور نکن. چشم‌هایت تنها محدودیت را نشانت می‌دهند.

کتاب جاناتان مرغ دریایی

با نوشتن داستانی در مورد یک مرغ دریایی که هرگز به یک چیز معمولی ​​راضی نبوده است و همیشه می خواسته چیزی بیشتر به دست آورد، که ریچارد باخ در واقع دربارۀ زندگی بشر و نحوه عملکرد یک فرد در داخل یک جامعه نوشته است.زمان و مکان مشخص نشده است اما به طور کلی بیان می شود که این مکان دریا و ساحل است و زمان آن حال است.

جاناتان دریافت که سبب کوتاهی عمر مرغان دریایی، بی‌حوصلگی، ترس و خشم است. او با بیرون‌راندنِ این پندارها از خاطرش، زندگانی دراز و خوشی داشت.

کتاب جاناتان مرغ دریایی

ریچارد باخ با جملات کوتاه و ساده ای پیش میرفت و طرح داستان نیز چنین بود. بسیاری از تکنیک های مختلف داستان سرایی در اینجا مانند گفتگوی درونی، گفتگو، مونولوگ، توصیف و داستان گویی با هم ترکیب شده اند؛ریچارد روی آنچه برای طرح داستان مهم است متمرکز است و همه چیز را با جزئیات پیچیده نمی کند.

خلاصۀ کتاب جاناتان مرغ دریایی

اگر کتاب را نخوانده اید این بخش سبب لو رفتن داستان میشود.

مرغ دریایی جاناتان لیوینگستون هرگز نمی توانست با سایر مرغ های دریایی تناسب داشته باشد. هدف اصلی او این نبود که هر روز در جستجوی پس مانده های ماهیگیران پرواز کند. او یک مرغ دریایی سرکش بود و به قوانین علاقه ای نداشت. او می خواست به بیشترین سرعت برسد و هرچه سریعتر پرواز کند. او هر روز محدودیت های خود را کنار میزد و پیچ و تاب های پیچیده ای را تمرین می کرد. او خود را از دسته ی پرندگان جدا کرد و تنها شد.

والدینش به او التماس کردند که دوباره به دستۀ پرندگان بپیوندد و سعی کند با سایر مرغ های دریایی زندگی کند؛او می خواست آنها را راضی کند اما از این نوع زندگی احساس خوشبختی نمی کرد. او علاقه ای به دستۀ پرندگان و معاشرت با مرغ های دریایی نداشت.

او هرگز از خودش راضی نبود و همیشه می خواست پرواز خود را بهبود بخشد بنابراین هر روز تمرین می کرد. به سرعت او رکورد جهانی را شکست و 165 کیلومتر در ساعت پرواز کرد؛سپس او از هم فرو پاشید و به دریا افتاد.در حالی که متأسفانه روی آب شناور بود، صدایی را از درون شنید که به او می گفت در زندگی محدودیت هایی دارد و مجبور است آنها را بپذیرد. سپس تصمیم گرفت دوباره به گله برگردد. شب بود و او دوباره صدا را شنید که می گفت مرغ های دریایی نمی توانند شب پرواز کنند زیرا بال های کوتاه یا بینایی تیز مانند عقابها ندارند؛ او به صدا توجه نکرد و فقط به پرواز ادامه داد.

چرا دشوارترین کار در جهان این است که پرنده ای را متقاعد کنی، آزاد است؟

جاناتان مرغ دریایی

امت ناگهان متوجه چیزی شد؛او فکر کرد که باید کمی بال هایش را خم کند و با نوک بال هایش پرواز کند. به خطر فکر نکرد و 600 متر بالاتر رفت و به سرعت 260 کیلومتر در ساعت رسید. او قول های خود را برای یک مرغ دریایی عادی بودن فراموش کرد و تصمیم گرفت هر روز به تمرین ادامه دهد. به سرعت به سرعت 396 کیلومتر در ساعت رسید. در حالی که حتی یک مرغ دریایی در تاریخ نمی تواند به این سرعت پرواز کند.

او به خود و موفقیت خود افتخار می کرد بنابراین نمی توانست صبر کند تا آن را با سایر مرغ های دریایی به اشتراک بگذارد. اما وقتی کسی به خاطر او خوشحال نشد تعجب کرد. نه تنها این، بلکه افراد مسن نیز  او را از گله اخراج کردند و به او دستور دادند که در صخره های دور زندگی کند. حتی اگر او سعی کرد معنای جدید زندگی را برای آنها توضیح دهد، هیچ کس به حرف او گوش نداد.

پدرش ترشرو و نامهربان گفت: «جاناتان یکبار که شده گوش کن. به زودی زمستان می‌شود. از این به بعد دیگر قایق‌های چندانی نمی‌آیند و ماهی‌ها هم نزدیک سطح آب شنا نمی‌کنند. اگر می‌خواهی هرطور شده چیزی یاد بگیری، یاد بگیر که چه جوری هرکسی خوراکش را به دست می‌آورد. پرواز کردن خوب و قشنگ است اما سیرت نمی‌کند. می‌فهمی؟ هدف از پرواز یافتن خوراک است. این را یادت باشد.

جاناتان مرغ دریایی

او زندگی ای تنها و دور از همه داشت ولی احساس خوبی داشت. زندگی او معنا پیدا کرده بود و میتوانست خودش را تغذیه کند و از خودش مراقبت کند او عمر طولانی داشت.یک شب او دو مرغ دریایی را دید که به سرعت پرواز می کنند. آنها او را از زمین به آسمان بردند. او پرواز را با مرغهایی که هم عقیده با او بودند تمرین کرد اما متوجه شد که تعداد کمی از آنها وجود دارد. سالیوان، مربی وی، به او گفت که دلیل این امر این است که این تنها بخشی از زندگی است و هر مرغ دریایی بسته به آنچه می آموزد تغییر می کند و جاناتان همه چیز را یاد می گیرد.

سالمندان به او آموختند که چگونه پرواز مناسب داشته باشد و  حتی بتواند سریعتر پرواز کند. جاناتان با قدرت افکارش به زمین بازگشت. او به گله قبلی خود فکر می کرد و می خواست هر آنچه آموخته بود به آنها بیاموزد و می خواست به آنها نشان دهد که چگونه آزاد باشند. جاناتان به صخره ها برگشت و در آنجا با فلچر لیند ملاقات کرد. او مرغ دریایی دیگری بود که به همان دلیلی که جاناتان دل به دریا زد، از گله بیرون رانده شده بود. تعداد بیشتری از مرغ های دریایی به آنها پیوستند و آنها در حال تمرین پرواز با هم بودند.

آنها پس از ماه ها تلاش تصمیم گرفتند آنچه را می دانند به همه نشان دهند. به زودی همه به آنها پشت کردند و خیلی زود مرغ های دریایی شروع به جمع شدن در اطرافشان کردند. مرغ های دریایی بیشتر و بیشتر می خواستند که چگونه پرواز کنند.فلچر مربی اصلی شد و جاناتان برای تعلیم گلۀ دیگری رفت. فلچر به امید دیدن دوباره جاناتان باقی ماند.

شخصیت های کتاب جاناتان مرغ دریایی

  • مرغ دریایی جاناتان لیوینگستون، فلچر لیند، سالیوان

جاناتان مرغ دریایی شخصیت اصلی است. او به عنوان یک مرغ دریایی تنها توصیف می شود که به آداب و رسوم گله و دسته ی خود اهمیتی نمی دهد بلکه به دنبال اشتیاق درونی خود برای جمع آوری دانش و مهارت بیشتر است.او تمام زندگی خود را با خواسته و آرزوی خود تنظیم کرد و همین امر او را از دسته جدا کرد اما از طرف دیگر، این کار او را کامل کرد.

در این کتاب، بخشی وجود داشت که مرغ دریایی سعی کرد به دیگران بفهماند که قوی هستند و باید از جهل و نادانی که در آن زندگی کرده اند بالاتر بروند و به موجوداتی کامل تبدیل شوند. او به آنها گفت اگر آنها هم بخواهند می توانند آزاد باشند.

و آنها برخورد محدودیتهایی بود که مسئولانی که آمادۀ تغییر یا دستیابی به دانش و آزادی نبودند. پیرمرد به مرغ دریایی گفت که ارزش ندارد بی مسئولیت باشی و سپس او را از دسته ی پرندگان بیرون کرد. مرغ دریایی در حالی که تنها بود با شجاعت و پشتکار خود زندگی کرد. با اینکه او تنها بود، اما هر روز می فهمید که آزاد است و بابت بهایی که باید پرداخت می کرد، متاسف نبود.

مرغ دریایی در راه رسیدن به کمال، پافشاری خود را در رسیدن به اهداف و عطش به دانش را حفظ کرد. گذشته از همه اینها، اصالت خانوادگی و شرافتمندی او هر روز ببشتر می شد زیرا او نگران افرادی بود که پشت سر گذاشته بود. علیرغم این واقعیت که مرغ های دریایی او را از گله بیرون کردند، او در قبال آنها احساس مسئولیت کرد و می خواست درس های ارزشمندی را به آنها بیاموزد. بزرگترین فضیلت او توانایی بخشیدن کسانی بود که در حق او مرتکب اشتباه شده بودند.

او چند نفر از اخراجی ها را جمع کرد و شروع به آموزش موارد مهم به آنها کرد. گله همه کسانی را که به جاناتان پیوسته بودند بیرون کرد و وقتی فهمیدند که او قوی و خاص است او را شیطان صدا کردند.وقتی آنها خواستند او را بدنام کنند کینه ای نسبت به آنها نداشت. از او به عنوان شخصیتی یاد می شود که همیشه برای چیز بهتری تلاش می کند و هرگز از آنچه به او پیشنهاد می شود راضی نیست.

درس های کلیدی از کتاب جاناتان مرغ دریایی

  • در زمینه کار خود به اصول اساسی تسلط پیدا کنید و سپس بر اساس آن پیشرفت کنید.
  • برای رسیدن به هدف تجربه کسب کنید
  • خودتان را بشناسید و به آن مسلط شوید، اینکه بدانید چه کاری می توانید انجام دهید و چه کاری نمی توانید انجام دهید، و تلاش کنید که هربار یک مرحله از محدودیت های خود عبور کنید.
  • شما خیلی بیشتر از آنچه فکر می کنید ظرفیت دارید، بنابراین خود را به چالش بکشید.
  • از شکست های خود درس بگیرید.
  • اشکالی ندارد قول هایی را که به خودتان داده اید بشکنید اگر آنها دیگر شایسته ی شما نیستند.
  • احساسات خود را در آغوش بگیرید.
  • چیزهایی که در زندگی دیگر به درد شما نمی خورد و شایسته ی شما نیست، رها کنید.
  • ایده ها و روش های جدید انجام کارها را بپذیرید.
  • هرگز یادگیری را متوقف نکنید.

ترجمه پیشنهادی کتاب جاناتان مرغ دریایی

  • انتشارات:نشر نی
  • مترجم:کاوه میر عباسی
  • تعداد صفحه:95

خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان🛒

نظر شما راجع به این کتاب چیست؟ در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.


میانگین امتیاز ها 3 / 5. 2

1 نظر
  1. DEA می گوید

    کتاب بهتر از این نیست و نخواهد بود …❤🌿

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

عضویت در کانال تلگرام بامیک

X