جملات و سخنان فرانسوا ولتر

تاثیر گذار ترین جملات و سخنان فرانسوا ولتر

در سیاره کوچک ما، عقاید بیش از طاعون و زلزله، موجب بلایا شده است.

آن‌که انتظار دارد هر چهار فصل سال بهار باشد، نه خود را می‌شناسد، نه طبیعت را و نه زندگی را

بردباری هرگز جنگ داخلی را تهییج نکرده است؛ حال آنکه تعصب خون بر زمین جاری ساخته است.

ما فقیر هستیم اما خوش‌سلیقه‌ایم.

جملات و سخنان قصار فرانسوا ولتر

تصادف، کلمه‌ای است بی‌معنی، هیچ چیز بدون دلیل به وجود نمی‌آید.

کسی که به وطن خود خدمت می‌کند، نیازی ندارد که به نیاکان خود تفاخر نماید

جملات و سخنان فرانسوا ولتر

آیا در دنیا کسی آنقدر عاقل است که از تجارب دیگران عبرت گیرد؟

از روی سؤال‌های شخص، بهتر از جواب‌های او می‌توانید درباره‌اش قضاوت کنید.

جملات و سخنان ماندگار فرانسوا ولتر

افرادی که بزرگ‌ترین خدمت را به علم و فرهنگ نموده‌اند، نویسندگان و محققانی بوده‌اند که در انزوا می‌زیسته‌اند و هرگز در مباحثات دانشگاهی شرکت نکرده و حقایق صد در صد اثبات نشده را در آکادمی‌ها ابراز نداشته‌اند.

بدبختانه هموطنان ما، آن‌هایی که در راه‌های صاف و کوبیده شده راه می‌روند، طوری ساخته شده‌اند که پیوسته در مسیر کسانی که می‌کوشند راه جدیدی باز کنند، سنگ می‌اندازند.

بر سر دوراهی‌های زندگی گاهی اتفاق می‌افتد که عاطفه و وظیفه با هم تماس پیدا می‌کنند، کسانی که از عاطفه پیروی نمایند، همیشه از خود مسرور و مشعوفند، ولی مردمی که در این قبیل مراحل، تبعیت عقل و وجدان را ترجیح داده و انجام وظیفه نمایند، غالبأ از کرده خود منفعل و نادمند.

بهترین راه برای جلب نیکی، رفع بدی است.

چرب زبانان اغلب نیتی ناپاک در قلب می‌پرورانند.

خدا، امید و خواب را برای جبران غم‌های زندگی به ما ارزانی داشته‌است.

خوشبختی کالایی است که طبیعت، آن را به قیمت بسیار گران به ما می‌فروشد.

سعادت جز رؤیا چیز دیگری نیست، فقط ظاهرأ حقیقت دارد، چه وقتی انسان می‌خواهد مقدار زندگی را حساب کند نباید اندازه لذات را بسنجد بلکه باید تألماتی را که از آنها رهایی یافته‌است در نظر بگیرد.

عشق وسیله‌ای است که تمام دردسرهای کوچک را به یک دردسر بزرگ تبدیل می‌کند.

قلم روزنامه‌نگار مانند تیشه‌ای است که نمی‌شود آن را شکست؛ این تیشه بدان منظور ساخته شده‌است که دنیای قدیم را ویران کند و دنیای تازه‌ای به وجود آورد.

وقتی که مسئله پول پیش می‌آید، همه پیرو یک کیش و آئین می‌شوند.

هرشخصی دو بار می‌میرد، یک بار آنگاه که عشق از دلش می‌رود و بار دیگر زمانی که زندگی را بدرود می‌گوید، اما وداع با زندگی در برابر مرگ عشق، ناچیز است.

گل را می‌توان زیر پا له کرد ولی بوی عطر آن را نمی‌توان در فضا کشت

حیوانات این امتیاز را بر انسان دارند: عالم ربانی ندارند که ارشادشان کند.