هوشنگ ابتهاج؛ هرچند عمر در غم و حرمان گذاشتم
شعر هرچند عمر در غم و حرمان گذاشتم از هوشنگ ابتهاج
دانلود دکلمه هرچند عمر در غم و حرمان گذاشتم را از هوشنگ ابتهاج
مطالب مرتبط
هرچند عمر در غم و حرمان گذاشتم
هرگز دل از محبت او برنداشتم
در داو عشق دست تهی عذر مرد نیست
من از میان مدعیان جان گذاشتم
در خاک و خون، میانِ علمهای سرنگون
با رایت وفای تو سر برفَراشتم
بیرون ز هرچه صورتِ بیداریست و خواب
نقشی که از خیال تو، در دل نگاشتم
عشقی به دست کردم و چون سایه در رهش
صد ره سرم زدند و ز سر، پای داشتم