قسمت هجدهم رادیو چهرازی(خداحافظ دلبر)
متن قسمت هجدهم رادیو چهرازی با عنوان خداحافظ دلبر
بسم الله رحمان رحیم
{برنامه های ما الان فرود تدریجی میشه ، این برنامه : در رد نظریه وِسترن مدیسن یا خداحافظ دلبر}
_[ آقای دکتر لطفا به بهداری آسایشگاه ، آقای دکتر لطفا به بهداری آسایشگاه / بلا بلا بلا بلا بلا ، واسه تو میخرم طلا ملا ، بلا بلا بلا بلا بلا ، واسه تو میخرم طلا ملا ]
–چی شدی ؟
_هــ ، همه میدونن ما خیلی ساله تو آسایشگاهیم جمشید ! ما قبل همه اومدیم ، واسه خودمون پخی بودیم ! یعنی فارسیمون خوب بود یه دستی هم تو ریاضی داشتیم ! تقلید صدا ، گروه سرود ، مسابقات خط ، نقاشی ، همه چی اول میشدیم ! راه میرفتیم گردن افراشته اینور حیاط به اونور ! تو بگی اگه اینقده محل به دنیا میزاشتیم ! یادته … ؟ یادت رفته از بس دیگه نبودیم !
–کمی یادمه ! چته ؟ چرا آوردنت بهداری ؟ لابد باز رفتی پیش اون دکتر فوفوله بت انژکسیون داده آره ؟
_جوان اول آسایشگاه بودیم ، تا دلبر اومد !
گفتیم خوب منطقیه دیگه ، یه خانمی با این کمالات ، بافتنی ، لاک قرمز ، خوشگل عینِ ماه ! مام که اونجور باید عاشقششیم دیگه !
اومد قبل اینکه سلام کنه گفتیم : شمایلت چه نیکوست ! خندید گفت : مال شما بهتره ! رفت.
هفته بعد باز دیدیمش گفتیم اسمت چی بود ؟
گفت : دلبر که جان فرسود از او !
گفتیم مگه تو هم بلدی ؟ گفت : اسممه ! رفت.
عین رفتن جان از بدن ، دیدم که جانم میرود !
–غذا چی خوردی ؟ قبل ناهارم خوردی ؟ آخ آخ قرصه ؟ ناهار چی داشتین ؟ بزن بالا !
_از فردا دیگه نشد از یادش منفک بشیم !
هی نگاش کردیم ، نشستیم رو به روش ، هی از دور پاییدیم ، واسش زیر لبی دو بیتی گفتیم ، رفتُ اومد کردیم !
طنز پارسی انداختیم در جلوت و خلوت ، راه رفتیم روی ریل ، نی لبک مهره های پشت ، كودكان توامان آغوش خویش وقتی کسی حواسش نبود !
تو گرما ، سرما ، شبانُ روزا ، پشت خط موزاییکا ، جلو شمشادا ، وایساده خوابیدنا ، نیمه شبا !
قمر ها ، عقرب ها ، دو سیگار یه کبریتا !
تورم خیلی اسیر کردیم ، باس ببخشی ! اما نحسی افتاده بود هر چی آب میجستیم تشنگی گیرمون میومد ! واسه چی ؟ تو فهمیدی ؟
–والا منم نفهمیدم ! اینا داروهاته ؟ که فوفوله داده بهت ؟ بابا نخور این شیمیایی رو !
صب پا میشی قرص ، ظهر قرص ، شب شربت ! اصن تو میدونی اینا چیه هی میندازی بالا ؟
_آخر یه روز رفتیم دمش بهش گفتیم ببخشید ; چته ؟
گفت : هان ؟ چه طوری ؟ چی ؟ با منی ؟
گفتیم : بابا صاحب حُسن در وفا کوش ! خودتو نگیر ! ما خیلی ساله اینجاییم ، تو که اولی نیستی ! ولی ارزش نداره !
نرفت تو خرجش ، هی اونورُ نگا میکرد ، فک کردیم نکنه دمبال دوماد مو فرفری ـه است !!
نکنه موی ما حالا مُد نیس ، نکنه ظهر پیاز زیاد خوردیم ، نکنه اون بیت آخریه زیادی بوده ، نکنه میخواد قیمتُ زیاد کنه !
نکنه دیوونه اس ؟! نکنه یه چیزایی هس ما نمیدونیم ؟
یادته اون روز تو راه رو زدی تو گوشم جمشید ؟ گفتی بیدار شو از خواب آدم ساده ، خبری نیس !
شبش رفتیم تو اتاق کردیمش تو قاب گذاشتیم بالای طاقچه !
–ببین اینا که خاکه . خاک سفید ! فشار میدن گِردش میکنن میگن داروست ! ولی کلکه ! اینا حال هیچکیو خوب نمیکنه ! بزار حالا من یه تجویزی برات بکنم پشیمون نمیشی !
ببین میدونی تو این قوطی چیه ؟ هومئوپاتی ! بگو …
_حمیرا …
حبیب بالاخره ما یه رفیق بیشتر نداریم که … باس گوش میکردیم دیگه ! سختم بودا ولی کردیم ، دیگه بوسیدیم گذاشتیم کنار ! کنار که نه ، رو طاقچه !
اما خب نمیشد دیگه ، هی می دیدیمش ! یه وجب آسایشگاه ـس ! یا خبرشُ می شنیدیم درُ بی در ، هی هوایی میشُدیم !
جمشید از روت خجالت میکشم . قولمُ شکستم ! روم نشد بت بگم ، ده بار رفتم نگاش کردم . تازه اینکه چیزی نیس ، حرفم باهاش زدم !
جریحه دار جوابمو نداد . دیگه نگفتم بت اینا رو !
–ببین اینا با دست درست شده . ترکیب چیه ؟ مثِ وسترن مدیسن ناشناخته نیس ، روشنه !
پرسیاوشان ، شاه تره با برگ مو ، جوز هندی ، جعفر جوزانی ، اسپازم ، زرد کوه ، تب سرد ، سگ زرد ، پدر سگ ، من حیث المجموع !
ابن سینا ، زامیاد ، زانیار ، زانیار ، زانیار … سر بازی سر بازی (ستوانی) سر سربازی را شکست !
اینا رو با دست قل قلی میکنی میشه هومئوپاتی … بنداز بالا فورا شفا میگیری !
ببین حبیب دلبر چرا نیومده بالا سرت ؟ میخوای صداش کنم ؟
_دلم درد نگفته جمشید . نگران شدم چرا درد نگرفته !
بت قول داده بودم درست اما نمیتونم ازش جدا شم ! یا هی از دور نگا کنم می با دیگران خورده استُ با ما سر گران دارد !
–_اگه برم تو که دیگه نمیتونم بیام بیرون .
یعنی میخوام بگم من هوادار زیاد دارما ! چشم روشنی چی میدی ؟ یه اسب با گشواره !
اگه پرسیدن کجاس چی جواب میدی ؟ فقط من ؟ یا یکی دیگه هم هس ؟ قول ؟ منم به کسی نمیگم ! اول با پا برم ؟ من اولین بارمه ها فک نکنی من از اوناشم ! از اولشم میدونستم هیچی تو دلت نیس ! حوصلم سر نره ! میخوای کاموا ببرم ؟
نیگا بیرون برفه ، میرم ، درست تو یه شب برفی ! برف نو ! آرومه ! شاده !
رفتن بهتره . همه آلودگیست این ایام !
_خوردمش ، امروز .
گفتم بیام بهداری نشون بدم ! تو دلم باشه خیالم راحته ! دلبروُ !
خیالت جم درد نمیکنه !
فقط دیگه نمیشه دیدش !
آخه دانی که چیست دولت ؟ دیدار یار دیدن !
ولی ندیدن بهتر از نبودنش !
سیگار داری ؟
————————————————————————————————————-
هوای فردا بستگی داره کی کجاس ؟ کی تو دل کیه ؟ شاید ابریه ! شاید نیس !
دانلود قسمت هجدهم رادیو چهرازی
پادکستتون عالی برادرم ۱۵ سال بستری بود همونجا هم فوت شد زیاد اونجا میرفتم چرا گوینده ی اصلی عوض شده قدیمی ها رو از کجا بیارم
ممنون حتما جوابمو میل کنید
خدا رحمتشون کنه گوینده ها فرقی نکردن
آخ آخ آخ آخ دلم
من سالهاست بستری چهازی هستم…..
سلام وقتتون بخیر
این متن که میگه
پرسید امن ترین جای زمینو بلدی؟
گفتم بغل تو دیگه….
خندید.!
نگاش کردم،
گفتم بنظر توکجاست؟
سرشو اروم گذاشت رو شونم..
برای کدوم قسمته؟؟؟
مربوط به رادیو چهرازی نیست
دیگه مث این ساخته نمیشه
نام گوینده دکلمه چیست
سلام وقت بخیر اعلام نشده
سلام بقیه قسمت های دلبر رو بزارید دوستم اینو برام فرستاد گفت قسمت دوم هست لطفا هر چند قسمت هستو بزارید رو سایت از همین یا لینک دانلود رو ایمیل کنید تورو خدا خیلی گشتم پیدا نکردم اگه میکس باشه که چه بهتر لطفا صدا های اضافه رو هم حذف کنید ممنونم
سلام دلبر قسمت دوم نداره کل قسمت ها اینجا هست
https://bamyk.com/category/radio-chehrazi/
اسم خواننده ش چیه
slm ali bud sedaye agayi ke mign دلبر که جان فرسود از او sedaye kie
چرا گوینده دلبر دیگ نیست فقط اون صداش خوب بود فقط
این کارتون واقعا یه سر و گردن بالاتر از بقیه س اما میکسش گرد میشد بهتر بود تا حس شنونده نپره و صدایی که نزدیک به کارکتر اصلی باشه انتخاب میکردید تا بشه مثله یه موسیقی تو ماشین بهش گوش داد.خداقوت
اون اقایی که نقش جوان اول اسایشگاه را داره کیه؟ خیلی خوبه صدا غم انگیزه
چرا این اپیزود انقدر قشنگ و بغض اوره…تنها پادکست و فایل صوتی که هروقت میشنوم بغض میکنم((((:
حيف اين صحبتا نيس اين اقا وسطش حرف ميزنه حذفش كنيد
میکس خود رادیو چهرازی میباشد
اسم خوانندش کیه
خسرو شکیبایی