پس از تو عاشقانه ای که ادامه دارد
«وقتی کسی که دوستش داریم از ما ربوده شده است، اغلب برنامهریزی برای زندگی دوباره بسیار سخت است. گاهی اوقات مردم احساس میکنند که ایمانشان را در آینده از خواهند داد و یا احساساتشان خدشهدار شده است.»
پس از تو
آنچه خواهید خواند
جوجو مویز خالق عاشقانه ترین لحظه ها
پائولین سارا جو مویس (متولد 4 آگوست 1969) ، معروف به جوجو مویز ، روزنامه نگار انگلیسی و از سال 2002 ، رمان نویس و فیلمنامه نویس عاشقانه است. او یکی از معدود نویسندگانی است که دو بار برنده جایزه رمان رمانتیک سال توسط انجمن رمان نویسان رمانتیک شده رمان های او بسیار زیبا مفاهیم عاشقانه را در نوشته هایش بیان میکند به سادگی لمس عشق و به پیچیدگی تقابل عقل و احساس آدم ها من پس از تو ادامه رمان “من پیش از تو“میباشد.
واقعا نمیتوان گفت مگر میشود جو جو مویز رمانی را خلق کند که خوب نباشد ، اما این یکی بدون شک چالش خاصی را به دنبال دارد زیرا ظاهراً با درخواست خوانندگان برای ادامه داستانی که در کتاب من پیش از تو خلق کرده بود نوشته شده است .
خلاصه داستان پس از تو (احتمال لو رفتن داستان)
در این بخش ، ما دوباره با لوئیزا (“لو”) کلارک ملاقات می کنیم ، هجده ماه پس از عشقی که با ویل تراینور ، که دارای نقص جسمی بود سپره کرده بود. تصمیم گرفت تا به زندگی خود پایان دهد. لو تا پایان در کنار او بود ، اما ویل تراینور در پایان کتاب من پیش از تو به اندازه کافی کام مخاطب را تلخ کرد 🙂
با شروع داستان ، لو یک شغل بسیار وحشتناک به عنوان متصدی و مستخدم همه کاره یک بار در یک میخانه ایرلندی در فرودگاه مشغول به کار است. و تقریباً چیزی نمانده بود که معلول شود وقتی که پس از یک شب تنهایی و خوردن نوشیدنی ها فراوان از پشت بام سقوط می کند. پدر و مادرش او را با خود به خانه خود در استورتفولد می برند تا بهبود یابد.
نه واقعاً من در مورد آن زیادی فکر کردهام. شما یاد می گیرید با آن زندگی کنید، با آنها. از آنجا که آنها با شما باقی میمانند، حتی اگر آنها دیگر زند نباشند یا دیگر نفس نمیکشند. این همان غم و اندوهی است که شما در ابتدا احساس کردید، چیزی است که شما را غرق میکند و باعث میشود که در مکانهای اشتباه فریاد بزنید و بگویید که هنوز زنده هستید.
پس از تو
لو به لندن برگشت و به دلیل اینکه نتوانست کار دیگری پیدا کند علاوه ادامه دادن به کار قبلی خود به جلسات هفتگی شرکت میکند که با گروه اشتراکات زیادی ندارد غیر از احساس نیاز به زندگی دوباره:
“در نهایت ، این چیزی بود که همه ما می خواستیم از غم و اندوه خود خلاص شویم. برای رهایی از این جهان زیرین مردگان، نیمی از قلب ما در زیر زمین گم شد ، یا در ظرف های کوچک چینی گیر افتاد. ”
پس از تو
در همین حال ، به واسطه شرکت در این جلسات، لو مجدداً با “سام” ، امدادگری که هنگام سقوط در روند بهبود او کمک کرده و پس از جلسات هم با جیک نوجوان روبرو می شود . سام و جیک همچنین مرگ یکی از عزیزان را تجربه کرده اند.
“شما یاد می گیرید که با آن زندگی کنید ، با آنها. زیرا آنها با شما می مانند ، حتی اگر دیگر زندگی نکنند و دیگر نفس نکشند. . . . شما فقط یاد می گیرید این چیزی است که باید با آن سازگار شوید. مانند سازگار شدن در اطراف یک گودال. من نمی دانم. مثل اینکه شما تبدیل می شوید . .از یک دونات یا پیراشکی به یک نان یا کلوچه”
پس از تو
شاید بهترین قسمت رمان زمانی باشد که لو در یک اتفاق غیر منتظره با یک نوجوان 16 ساله ی نابینا آشنا میشود که لو نسبت به او احساس مسئولیت می کند فقط به این دلیل که لو یک انسان شریف است.
“به مراتب راحت تر می توانید با یک کار ناامیدکننده کنار بیایید و از آن آن شکایت کنید. برای شما بسیار راحت تر است که محکم بنشینید و ریسک نکنید و تصور کنید آنچه برای شما اتفاق می افتد چیزی است که نمیتوانید در آن تغییری ایجاد کنید.”
پس از تو
چرا باید کتاب پس از تو رو بخوانیم؟
ارزیابی از این کتاب دوست داشتنی دیگری از جوجو مویز است که طرفداران من پیش از تو را ناامید نخواهد کرد. اگرچه ممکن است تصور شود که با توجه به موضوع ، کتاب های او شاید فقط یک عاشقانه عام و غمگین باشند ، اما برعکس ، شما خواهید دید که در تمام مدت می خندید و از لحظه لحظه کتاب لذت خواهید برد.
نظر منتقدان و رسانه درباره کتاب پس از تو
امیلی می ساکن انگلیس میگوید: «وقتی رمان “من پیش از تو” را خواندم خیلی لذت بردم. به محض اینکه فهمیدم این رمان هم دنبالهی همان رمان است، سریع آن را خریدم و شروع به خواندنش کردم. اما وقتی تمام شد، نمیخواهم بگویم ناامید شدم؛ اما کاملا رمان قبلی را بیشتر دوست داشتم.
نیویورک تایمز نوشت:« زمانی که این رمان را تمام کردم، نمی خواستم آن را نقد کنم، فقط می خواستم آن را دوباره بخوانم. »
مشخصات ترجمه پیشنهادی
انتشارات:نشر آموت
مترجم:مریم مفتاحی
تعداد صفحه:544
سال انتشار:2015
خرید کتاب پس از تو با تخفیف و پیک رایگان
بریده های از کتاب
به تو نمیگویم از ساختمان چندطبقه بپر پایین یا کنار نهنگها شنا کن یا این جور کارها (گرچه ته دلم دوست دارم از این کارها بکنی)، اما جسورانه زندگی کن، در زندگیات شجاعت به خرج بده.
پس از تو
زندگی کوتاه است، درست است؟ ما هر دو این را میدانیم. خوب، چیست اگر شانس من هستی؟ چیست اگر شما همانی باشید که خوشحالی مرا میسازد؟
پس از تو
اما پس از آن، بهتر از هر کسی میدانستم که چطور شخصیتی را که برای ارائه به دنیا انتخاب کردی میتواند بسیار متفاوت از آن چیزی باشد که واقعاً وجود دارد. من میدانستم که چگونه غم و اندوه میتواند رفتار شما را تغییر دهد.
پس از تو
بعد از مرگ ویل، اولین بار است که در این نه ماه به گذشته فکر میکنم، یک جورایی گیج و بهت زده هستم. مستقیم به پاریس رفته بودم و دیگر به خانه بازنگشتم. سرمست از حس آزادی و اشتیاقی که ویل در وجودم به جوشش در آورده بود.
پس از تو
موهایم را مدل منگولهای کوتاه کردم. مدل لباس پوشیدنم را تغییر دادم، هر چیزی که مرا متفاوت نشان میداد جمع کردم و همه را در کمد چپاندم. مدل لباسترینا را انتخاب کردم که شلوار جین و تیشرت گشاد میپوشید. حالا دیگر وقتی که در مورد یک متصدی بانک در روزنامه خبر میخواندم که کلی پول دزدیده، زنی که بچه خودش را کشته، برادری که گم شده، دیگر مانند قبل، ازترس شانههایم نمیلرزید؛ اما به این فکر میکردم که شاید ماجرا اینقدر هم که میگویند سیاه و سفید نباشد و بخشی از ماجرا را اصلاً نگفتهاند.
پس از تو
روی پشت بام می ایستم و به تاریکی سوسو زن لندن در زیر پایم نگاه می کنم. این همه آدم در اطرافم زندگی می کنند، نفس می کشند، غذا می خورند، حرف می زنند. میلیون ها نفر که زندگی شان کاملا از زندگی من جداست. چه آرامش و نظم عمومی غریبی!
پس از تو