دوباره فکر کن

کتاب دوباره فکر کن نوشته آدام گرانت نویسنده آمریکایی است. گرانت در این کتاب ما را به دوباره اندیشیدن درباره عقاید و تفکرات خویش تشویق می‌ کند و به سمت تجدید نظر درباره باورها و عقایدمان سوق می دهد. در کتاب دوباره فکر کن می آموزیم که علیرغم داشتن اشتباه و خطا عملکرد مناسبی در برابر رویدادها و اتفاقات زندگی داشته باشیم. کتاب دوباره فکر کن: قدرت دانستن چیزهایی که نمی دانیم در سال ۲۰۲۱ در دسته پرفروش ترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفته و اکنون نیز به صورت رسمی و قانونی در ایران منتشر شده است.

آشنایی با نویسنده کتاب

آدام گرانت در سال ۱۹۸۱ در شهر وست بلومفیلد واقع در ایالت میشیگان از پدری وکیل و مادری معلم متولد شد. او مدرک کارشناسی خود را از کالج هاروارد و دکترای خود را در زمینه روانشناسی سازمانی از دانشگاه میشیگان دریافت کرد. گرانت در سال ۲۰۰۷ به عنوان دانشیار در دانشگاه وارتون پنسیلوانیا استخدام شد. در سال ۲۰۰۹ عنوان جوان ترین استاد حرفه‌ای دانشگاه را به دست آورد و از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ از سوی دانشجویان به عنوان بهترین استاد دانشگاه انتخاب شد. در حال حاضر گرانت علاوه بر امور دانشگاهی به فعالیت های مختلفی می‌ پردازد. او تاکنون مقالات متعددی در حوزه های مدیریت و روانشناسی منتشر کرده است.

همچنین در تاک شو TED یا سخنرانی های تد به عنوان یک سخنران محبوب فعالیت می کند. ارائه مشاوره در زمینه رفتار سازمانی به گروه ها و شرکت های تجاری بزرگ همچون مجمع جهانی اقتصاد، بنیاد گیتس و گوگل از دیگر فعالیت های آدام گرانت محسوب می شود.  در سال ۲۰۱۷ گرانت به همراه وین بیکر استاد دانشگاه و شریل سندبرگ کارآفرین، شرکتی را با هدف ارائه یک نرم افزار تحت وب برای کمک به سازمان ها تاسیس کرد. کتاب های بده و بستان (۲۰۱۳)، نوآوران (۲۰۱۶) و دوباره فکر کن (۲۰۲۱) از جمله آثار آدام گرانت هستند که در زمینه روانشناسی و موفقیت به نگارش درآمده اند.

خلاصه کتاب دوباره فکر کن

آدام گرانت در کتاب دوباره فکر کن به ارزش تجدید نظر در زندگی شخصی، تعاملات بین افراد و اقدامات جمعی می‌ پردازد و از طریق داستانهای جذاب به ما نشان می دهد که اندیشیدن همچون یک دانشمند و بررسی مجدد روش های تکراری تا چه اندازه ارزشمند و کارگشاست. گرانت برای ما توضیح می‌ دهد که چگونه بیشتر مردم ایده‌ ها و افکار قدیمی خود را به نظرات و افکار جدید ترجیح می‌ دهند. همچنین از این می‌ گوید که مردم اغلب آنچه را که می‌ خواهند می‌ بینند و همواره به دنبال اطلاعاتی هستند که اعتقادات قبلی آنها را تایید می‌ کند.

در ادامه گرانت از چهار طرز تفکر در زمان فکر کردن، صحبت کردن و تعامل با دیگران سخن می گوید. ممکن است ما همچون یک واعظ برای دفاع از عقاید خود و ترویج آنها خطبه سرایی کنیم و یا همچون یک دادستان از  عیوب و اشکالات طرز فکر دیگران برای اثبات اشتباهات آنها و غلبه بر آنها استفاده کنیم. در صورتی که طرز تفکر ما همچون یک سیاستمدار باشد، ما تلاش خواهیم داشت که به هر صورتی که شده تایید دیگران را به دست بیاوریم و اگر مثل یک دانشمند فکر کنیم، می پذیریم که چقدر کم می دانیم. ما فرضیه هایی ارائه می‌ دهیم، آزمون و خطا می کنیم و به طور پیوسته و بر اساس دانش جدیدمان، در درک خود از جهان تجدید نظر می‌ کنیم. به این ترتیب تکامل باورهای ما به صورت مادام العمر ادامه خواهد یافت. گرانت در کتاب دوباره فکر کن از دلبستگی به باورهای قدیمی می‌ گوید و برای رهایی از دلبستگی دو پیشنهاد می‌ دهد: اول جدا کردن خود از گذشته و دوم تفکیک نظرات و عقاید از هویت.

کتاب دوباره فکر کن با توصیف ویژگی‌ های مذاکره‌ کنندگان ماهر ادامه پیدا می کند. آنطور که گرانت می گوید بهترین مذاکره کنندگان از خصوصیاتی چون درک، صبر و فروتنی برخوردارند. این افراد از چند تاکتیک متداول برای متقاعد کردن دیگران بهره می‌ برند. آنها همواره به دنبال اشتراکات هستند. از نظر این افراد طرف مقابل دشمن نیست. فردی است که میل به پیشرفت دارد و می‌ خواهد ارتباط برقرار کند. تاکتیک دیگر مذاکره کنندگان موفق استفاده از ارائه حداقل دلایل است.

آنها به خوبی می‌ دانند که اگر فهرستی طولانی از دلایل خود را بیان کنند، طرف مقابل با سهولت بیشتری می تواند اشتباه یا نقصی در این فهرست پیدا کرده و از آن برای رد کردن همه صحبت‌ های آنها استفاده کند. ابراز کنجکاوی و پرسش نیز از دیگر روش‌ های این افراد است. آن ها با کسب اطلاعات بیشتر از طرف مقابل، توان خود را برای متقاعد کردن او افزایش می‌ دهند. ضمن اینکه از این طریق ظاهر دوستانه تری به خود می گیرند.

کتاب دوباره فکر کن با بررسی روش های موثر برای برقراری ارتباط ادامه پیدا می‌ کند و گرانت پیشنهاداتی را برای ایجاد یک مکالمه مفید ارائه می دهد. او همچنین خطرات سوگیری دوجانبه در بحث ها را یادآور می شود. به عقیده گرانت وقتی ما درباره موضوعات پیچیده صحبت می کنیم، غالباً دچار معضل جهت‌ گیری دوجانبه می شویم. به این معنا که برای ساده کردن موضوعات و موقعیت های پیچیده به آنها دو جهت می‌ دهیم.

به این ترتیب در هنگام بحث با دیگران انتظار داریم که طرف مقابلمان در یکی از این دو جهت قرار بگیرد و صحبت کند. این کار موجب می‌ شود ما از ظرافت ها و جزئیات دیدگاه طرف مقابل غافل شویم و مسائل را بیش از حد ساده ببینیم و در نتیجه فرضیاتی نه چندان دقیق ارائه دهیم.

گرانت در کتاب دوباره فکر کن به لزوم ایجاد فرهنگ یادگیری می‌ پردازند و توضیح می دهد که ایجاد چنین فرهنگی مستلزم دو چیز است: محیطی که در آن احترام، اعتماد و صراحت وجود دارد و افراد می توانند بدون نگرانی از سرزنش شدن ایده‌ ها و نظرات خود را مطرح کنند، و مسئولیت پذیری در قبال سخنان و نظرات، به این معنا که افراد برای ارائه نظرات خود فرآیندی را طی کنند که احتمال ارائه بهترین ایده ها را برای آنها ممکن می‌ سازد.

کشف احساسات بحث دیگری است که در کتاب دوباره فکر کن مطرح شده است. شور و شوق به انجام کار عموماً در هنگام عمل متولد می شود. هر چه بیشتر کار کنیم بیشتر جستجو می کنیم و بیشتر می آموزیم و این می‌ تواند ما را به سمت شور و اشتیاق جدید سوق دهد.

نکات مهم کتاب دوباره فکر کن

موضوع کتاب دوباره فکر کن درباره تجدید نظر و بازاندیشی در افکار، اعتقادات و عادت های فکری است. آدام گرانت در این کتاب پیام ها و نکات متعددی را مطرح کرده است و با استفاده از مثال هایی از دنیای سیاست، دانشگاه و تجارت آنها را به تفصیل شرح داده است. در این بخش برخی از نکات مهم و پیام های کتاب دوباره فکر کن را مرور می کنیم:

• ناراحتی و رنج تردید را به راحتی و آسایش قضاوت ترجیح بدهید.
• همیشه انعطاف‌ پذیری ذهنی، فروتنی و کنجکاوی را بر ثبات و قاطعیت احمقانه برتری دهید.
• برای اینکه احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید به سراغ موضوعاتی بروید که شما را سخت به تفکر وا می دارد.
• به صورت فعال به دنبال نظراتی باشید که برخلاف دیدگاه های شماست.
• هوش می تواند شوم باشد. ممکن است شما را محدود کند. اگر دانش قدرت است، آگاهی از این که نمی دانید حکمت است.
• لازم است که از نظر فکری فروتن باشید، یعنی میل داشته باشید که بر اساس یافته‌ های جدید عقیده خود را تغییر دهید.
• اجازه دهید کنجکاوی شما را هدایت کند.
• همچون یک دانشمند فکر کنید. دیدگاه های تازه خود را مثل یک فرضیه در نظر بگیرید و آن ها را با جمع آوری اطلاعات آزمایش کنید.
• اعتماد به نفس را با شایستگی اشتباه نگیرید. اگر فکر کنید که عالی هستید ممکن است خودتان را بهتر از آنچه که هستید ارزیابی کنید. این می‌ تواند پیشرفت شما را متوقف کند.
• از هر کس چیزی بیاموزید و بدانید که همیشه چیزی هست که بقیه بیشتر از شما از آن اطلاع داشته باشند.
• از بحث‌ های سازنده استقبال کنید. اختلاف‌ نظر همچون رقص است نه نبرد.
• تمرین کنید تا هنر گوش دادن را بیاموزید.
• شما باید با واعظ، دادستان و سیاستمدار درونی خود بجنگید. شما باید فراتر بروید و به دانشمند درونی خود برسید.
• دانشمند درونی شما بی نهایت کنجکاو، شکاک و دارای اعتماد به نفس متوسط است.

چرا باید کتاب دوباره فکر کن را بخوانیم؟

افرادی که با کتاب‌ های آدام گرانت آشنایی دارند می‌ دانند که آثار او سرشار از نکات جذاب و کاربردی است. کتاب دوباره فکر کن جدیدترین اثر گرانت نیز به اعتقاد بسیاری از کارشناسان یک شاهکار تازه است. کتابی شامل بر تحقیقات و داستان های مختلف درباره اهمیت زیر سوال بردن عادات ذهنی که می تواند تحولی در شیوه تفکر انسان ایجاد کند.

در این اثر گرانت نمونه های جذابی از جنبه‌ های مختلف زندگی را ارائه می دهد تا ما را ترغیب کند که به سمت تفکری با انعطاف پذیری بیشتر حرکت کنیم. ما در دنیایی زندگی می‌ کنیم که دائما در حال تغییر است، پس باید به همان اندازه که فکر می‌ کنیم بر روی تجدیدنظر در شیوه اندیشیدن نیز وقت بگذاریم.

گرانت استدلال می‌ کند که این کار به ما کمک می‌ کند تا در محیطی که به سرعت در حال تغییر است حرکت رو به جلو داشته باشیم. پیام‌ های کتاب دوباره فکر کن بسیار مهم هستند و البته با جذابیت ارائه شده اند. مطالعه این کتاب می‌ تواند طرز تفکر ما را بهبود بخشیده و ما را در برخوردهای اجتماعی و تعاملات توانمندتر کند.

مشخصات ترجمه پیشنهادی

• انتشارات:نشر نوین
• مترجم:تیم ترجمه نشر نوین
• تعداد صفحه:288

خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان

بریده های از کتاب

همه ما نوعی «نقاط کور»
در دانش و عقاید خود داریم.
خبر بد این است که آن نقاط کور نمی‌گذارند نابینایی‌مان را درک کنیم و به همين دليل،
نوعی اعتماد به نفس کاذب درباره قضاوت‌هایمان
داریم و نمی‌توانیم تجدید نظر کنیم.
خبر خوب اینجاست که با به‌کارگیری گونه‌
صحیحی از اعتماد‌به‌نفس، می‌توانیم دیدگاه
شفاف‌تری نسبت به خودمان داشته باشیم
و دیدگاه‌هایمان را به‌ روز کنیم.

اکثر ما به دانش و تخصص مان افتخار می کنیم و خیلی دوست داریم پای باورها و عقایدمان بمانیم. در یک دنیای باثبات، چنین طرز فکری منطقی خواهد بود و ثبات عقیدهٔ ما عواید قابل توجهی را به همراه خواهد داشت. اما مشکل اینجاست که دنیای ما به سرعت تغییر می کند و باید معادل زمانی که صرف تفکر می کنیم، برای بازنگری و اصلاح تفکرات مان هم وقت بگذاریم.