مولانا؛ اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

شعر اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من
شعر:مولانا»

از زندگینامه حضرت مولانا چه می دانید ؟

جلال الدین محمد بلخی شاعر شعر اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من که به مولانا و یا مولوی معروف است یکی از شاعران نامی ایران زمین است که در قرن 586 هجری خورشیدی چشم به جهان گشود.بیشتر اشعار این شاعر نامی به زبان فارسی می باشد و در برخی از اشعارش از زبان عربی و ترکی نیز استفاده کرده است.

مولانا در شهر بلخ زاده شد و در شهر قونیه ترکیه به دیدار حق شتافت و عمده زندگی خود را در این شهر گذراند.به دلیل اختلافاتی که پدر این شاعر با دولت وقت داشت مجبور به ترک وطن شدند و مهاجرت به مکان دیگری شدند.

از آنجایی که مقصد این شاعر و خانواده اش نا معلوم بود در مسیر راه خود به مکه با عطار نیشابوری در شهر نیشابور دیداری داشت و عطار یک نسخه از اسرار نامه را به وی هدیه داد ، این هدیه همواره همراه مولانا بود.

ازدواج مولانا

مولانا در سن 18 سالگی با خانمی به نام گوهر خاتون ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو فرزند پسر به نام های علاءالدین محمد و سلطان ولد بود بعد از چند سال مولانا بار دیگر با شخصی به نام خاتون قونوق ازدواج کرد و یک فرزند پسر به نام مظفرالدین و یک دختر به نام ملک خاتون حاصل این ازدواج بود.

آثار مولانا

مولانا آثار زیادی را از خود به جای گذاشته شده است اما مثنوی معنوی را می توان مهم ترین اثر مولانا دانست بعد از این کتاب دیوان شمس از معروف ترین آثار مولوی می باشد.رباعیات مولانا نیز یکی از اشعار پر طرفدار می باشد که در کشورمان نیز فروش بسیاری را دارد.

نقطه عطف زندگی مولانا چیست ؟

دیدار با شمس تبریزی را می توان نقطه عطفی در زندگینامه حضرت مولانا دانست چرا که باعث شد وی به حقیقت عشق پی ببرد.

شمس تبریزی یکی از شاعران نامی ایران زمین بود که به دلیل آوازه مولانا تصمیم گرفت به دیدار وی برود به همین دلیل کشور را ترک کرد و راه به دیدن مولانا پیش گرفت.

شمس یکی از مریدان مولانا بود و بعد از مدتی ارتباط این دو با یکدگر به قدری قوی شد که حسودان تنگ نظر طاقت دیدن آن را نداشتند به همین سبب تصمیم به این گرفتند تا شبانه شمس را به قتل برسانند.این عملیات نیز توسط پسر مولانا انجام شد البته در خصوص مرگ شمس تبریزی اختلاف نظر وجود دارد.

مولانا به قدری از این اتفاق ناراحت شد که تا چندی تنها کنج عزلت برگزید و برای این اتفاق و در وصف شمس تبریزی نیز اشعاری سرود.